بیوریتم و بهره وری
کلمهی بیوریتم از واژه یونانی Bios به معنی زیستی و Rhythmus به معنی حرکت منظم یا سنجیده مشتق شده است. واژه ی بیوریتم در واژه نامه ی آکسفورد به صورت زیر تعریف شده است: «هر الگوی مکرری از فعالیتهای فیزیکی، احساسی و اداراکی که بر رفتار انسان اثر میگذارد» و معادل فارسی آن «زیستآهنگ» نامیده میشود.
بیوریتم یکی از مهمترین موضوعات در حیطهی شناسایی ارگونومی ذهن است که با شناخت جنبههای جسمانی، شناختی و حسی، شخص میتواند در کاهش حوادث، اشتباهات بدون دلیل ظاهری و نوسانات عملکردی افراد مؤثر باشد.
بیوریتم عبارت است از چرخههایی که بهصورت منظم در عوامل شناختی، بلندپروازی، هماهنگی، استقامت، دمای بدن، احساسات و سایر عوامل اثرگذار هستند. بر اساس نظریهی بیوریتم، عملکرد افراد تابعی از وضعیت چرخههای زیست آهنگ و ترکیب چرخهها با یکدیگر است. دانشمندان در اين راستا، به وجود چرخههایی در بدن افراد پي بردهاند كه بيوريتم ناميده میشوند. بر اساس نظريهی بيوريتم انسانها از روزي كه متولد میشوند بهوسیلهی چهار سيكل فيزيكي، عاطفي، فكري و شهودی تحت تأثير قرار میگیرند و اين تأثيرات تا مرگ آنها ادامه مییابد. اين سیکلها قادرند مواردي نظير قدرت، تحمل، ميزان مقاومت در برابر امراض، غرايز، عواطف و احساسات، ثبات فكري، حالات روحي، تفكر منطقي، توان يادگيري، فراخواني حافظه و ساير موارد را تحت تأثير خود قرار دهند.
عملکرد افراد تابعی از وضعیت چرخه های زیست آهنگ و ترکیب چرخه ها با یکدیگر است. روزهایی که در ناحیه مثبت این منحنی ها قرار می گیرند، مطلوب ترین و موفق ترین روزها به شمار می رود و برعکس روزهای غیر فعال منحنی( نیمه منفی منحنی) روزهایی کم انرژی و کسالت بار خواهد بود. خطرناک ترین و بحرانی ترین این روزها مواقعی است که منحنی بیوریتم نزدیک به خط صفر و در حال گذر از مرحله فعال به مرحله غیر فعال است.
هدف از ترسیم چرخههای بیوریتم، تعیین و محاسبه ی چرخههای ریتمی افراد، تعیین تأثیر ریتمها بر حالات فردی، محاسبه ی روزهای بهینه و بحرانی، اجرای بهینه ی فعالیتها، عدم اجرای برخی فعالیتها در اوقات بحرانی و پیشبینی زمانهای ضعف و قدرت است. امروزه حتی مدیران موفق هم نمودارهای سهگانه فوق را بهطور مستمر برای تکتک کارکنان خود ترسیم میکنند تا متناسب با شرایط جسمی، حسی و ذهنی آنها فعالیتهای روزانه را به آنها ارجاع دهند.
سیکل های مختلف بیوریتم:
▪︎ سیکل جسمانی: ریتم فیزیکی قبل از تولد از لحظه ی بسته شدن نطفه صورت می گیرد. این سیکل بر نیروي جسمی، قدرت و بنیه و تکاپوي انسان تأثیرگذار است. این سیکل داراي دوره ی ۲۳ روزه است که ۱۱.۵ روز آن در منطقه ی مثبت و پرانرژي به سر می برد و ۱۱.۵ روز دیگر آن در حالت سطح انرژي پائین و در نتیجه قدرت و استقامت نیز پایین می باشد.
این سیکل مواردي نظیر قوت، تکاپو، بنیه، توان، تحمل، مقاومت، نوآوري و ابتکار را تحت کنترل خود دارد. هنگامی که سیکل جسمی در بالاي خط مبنا قرار دارد(روزهاي دوم تا یازدهم) شرایط فیزیکی و جسمانی فرد در حالت شارژ شده است و به مرور تخلیه می شود. در چنین وضعیتی، یک فرد بهتر از پس کارهاي فیزیکی برمی آید و احساس می کند که نیرومندتر و پرشورتر از قبل است، احتمال مریض شدن وي ضعیف است، تاب و تحملش نیز بیشتر می شود.
▪︎ سیکل عاطفی: ریتم عاطفی از ۴ ماهگی شروع می شود، در ۲ سالگی رشد می کند و تکامل آن در ۶ سالگی و سپس در ۱۸ سالگی است. این سیکل که بر سیستم عصبی، حالات روحی و احساسات انسان تأثیرگذار است؛ دوره ی ۲۸ روزه دارد که ۱۴ روز اول احساس شادي و نشاط و خوشبینی را ایجاد می کند و ۱۴ روز دوم که نمودار در حالت منفی است امکان کسالت، بی حوصلگی و کج خلقی وجود دارد.
این سیکل که بر سیستم عصبی افراد تسلّط دارد. مادامی که سیکل مذکور در بالاي خط مبنا سیر می کند (روزهاي دوم تا چهارم) خلاقیت، احساسات، عشق، و حس همکاري فرد در وضعیت مطلوبی به سر می برد و فرد خوشبین تر و شادتر از گذشته است. بر عکس، زمانی که این سیکل در پایین خط مبنا قرار می گیرد (روزهاي شانزدهم تا بیست و هشتم)، احساس بی حوصلگی، بدخلقی و افسردگی به فرد دست خواهد داد. همچنین، تحریک پذیرتر و زودرنج تر از قبل است.
البته باید درنظر داشت که حالات مختلف این سیکل، مسلما متاثر از نوع رفتار و خلق و خوي فرد است. یک فرد هیجانی و احساسی بیشتر از یک فرد متین و آرام دچار نوسان شده و تحت نفوذ سیکل احساسی قرار می گیرد.
▪︎ سیکل شناختی: این ریتم ۳۳ روزه، سیکل بیولوژیکی است که از ترشّح دوره اي غدد نشأت می گیرد. سلّول هاي مغزي که قابلیت های ذهنی را کنترل می کنند، تحت تأثیر قرار می گیرند و بر هوش، حافظه، هوشیاري ذهنی، منطق، توانایی استدلال، واکنش ها، چالاکی و بلند پروازي تأثیر می گذارد. این ریتم که بر قدرت ذهن، کارکرد مغز، میزان یادگیري و حافظه تأثیرگذار است داراي دوره ی ۳۳ روزه است که ۱۶.۵ روز نمودار مثبت و از روز ۱۷ تا ۳۳ نمودار منفی است.
این دوره مواردي چون توانایی یادگیري، تفکّر تحلیلی، منطق، قضاوت و تصمیم گیري افراد را تحت کنترل خود دارد. هنگامی که سیکل ذهنی در بالاي خط مبنا قرار دارد (روزهاي دوم تا شانزدهم) فرد قادر است به نحوي مطلوب تر فکر کند، مسائل را به شیوه اي مؤثّرتر حل کرده و در امتحانات موفّق تر عمل کند، حافظه اش بهتر کار کند و تصمیمات درست تري اتخاذ نماید. این دوره، زمان مناسبی براي تفکر خلاق و کسب ایده هاي جدید است.
اما هنگامی که سیکل مزبور در پایین خط مبنا قرار میگیرد (روزهاي هیجدهم تا سی و سوم)، ظرفیت و توانایی تفکر فرد کاهش می یابد. وي حافظه و قضاوت ضعیفی از خود به نمایش می گذارد، ممکن است تمرکز کردن برایش سخت باشد، یا این که تصمیمات نادرستی اتخاذ کند.
روزهای بحرانی: روزي که هر یک از نمودارهاي سینوسی محور افقی را قطع می کنند و از منطقه ی مثبت وارد منطقه ی منفی و یا بالعکس می شوند. هنگامی که یک سیکل از سمت منطقه منفی با سطح صفر برخورد کند، گفته می شود که فرد روز صفر خود را سپري می کند، و هر بار که یک سیکل از سمت منطقه ی مثبت با سطح صفر تلاقی کند، گفته می شود که آن فرد در روز بحرانی خود قرار دارد.
در روزهاي بحرانی، توانایی هاي مرتبط با یک سیکل خاص حالتی متزلزل و ناپایدار دارند. روزهاي بحرانی روزهاي تغییر وضع دادن هستند. پیشنهاد شده که افراد در طی روزهاي بحرانی بیشتر مراقب باشند به این خاطر که به نظر می رسد سیستم شان در یک وضعیت بی ثبات قرار می گیرد.
روزهاي بحرانی به خودي خود خطرناك نیستند و علّت حوادث نمی باشند. با این حال روزهایی هستند که یک فرد آمادگی عکس العمل نشان دادن در یک موقعیت ضروري را در سطح بهینه ندارد. درك کردن این دوره واکنش ناکارآمد باعث می شود که افراد قضاوت هاي بهتري را در نظر بگیرند.
منبع: سایت ایمپو. خلاصه شده توسط گاهنامه مدیر