در مطالب قبل در زمینه کهن الگوی حامی ، در خصوص برخی از حالتهای حامی گری غیر سازنده اشاره کردیم.
یکی از نکات بارز در افرادی با حامی گری های غیر سازنده ، کنترلی است که بصورت بیرونی و یا درونی اعمال می کنند !
…………………………..
تاتاتاتاتاتاتاننننننننننننننننننننننننننننننننننن
به عنوان مثال مادرانی را تصور کنید که با دهندگی های بیش از اندازه خود ، اجازه یادگیری و رشد و استقلال را به فرزندانشان نمی دهند ، تا آنها را همواره محتاج و نیازمند به خود نگه دارند ، و در صورتیکه احیاناً روزی روزگاری ، فرزندانشان بخواهند تصمیمی به جز آنچه آنها صلاح می دانند بگیرند ، با قطع کامل دهندگی هایشان و تحریم های شدید ، عملاً فرزندان را فلج می کنند تا عیناً مطابق خواست و صلاحدید و دلبخواه مادر عمل کنند !!!
کنترلر بودن این افراد را در تمامی زمینه ها می توان به وضوح دید . این افراد به خوبی از توانایی خود در زمینه اطلاع دارند و می دانند ، چه زمانی ، چگونه و به چه صورت ، با دادن چه مقدار حمایت ، می توانند هر کسی را تحت کنترل در آورند ! آنها از دهندگی برای رسیدن به هر آنچه می خواهند استفاده می کنند !!!
این رویکرد را حتی در زمان بروز اتفاقات و تجارب روزمره ، چه کوچک و چه بزرگ نیز اعمال می کنند !
بطوریکه اگر در راه رسیدن به هدف ، اژدهایی چند سر، خشمگین و عصبانی و با هیبت، پیش رویشان باشد و قصد جان آنها را داشته باشد ، با دهندگی و آغوش و حتی گاهی با چند کلام مهربان ، با او درست مانند طفل تازه به دنیا آمده ای رفتار می کنند و به راحتی اژدها را مانند حیوان خانگی رام شده ای تحت کنترل خود می گیرند !
اینگونه حامی گری ها که به نیت کنترل همه جانبه صورت می گیرد ، رفتاری بازنده- بازنده محسوب می شود . همانطور که می دانید ، بهترین تعامل زمانی است که با رویکرد و نتیجه برنده- برنده همراه باشد تا طرفین تعامل از ان سود ببرند نه حتی یکی از آنها ، اما در این پروسهء کنترل شدید حامی، هر دو طرف آسیب می بینند !
شخص حامی ، به دلیل اینکه به جای اینکه به تجربه پیش روی خود توجه کند و با توجه به ظرائف موجود در آن لحظه درس تجربه خود را بگیرد ، تنها برای رسیدن به هدف شخصی خود تلاش می کند ( حامی گری هایش در خدمت جنگوی غیر سازنده ای است که ، هدفش شخصی است ) ، و شخص حمایت شونده نیز ،از آن جهت که نمی تواند مستقل اندیشیده و انتخاب کند ، در نتیجه همیشه آویزان باقی می ماند و نمی تواند رشد کند .
البته ، این نکته نیز قابل تامل است که ، حمایت از سایرین به خودی خود ، اشکالی ندارد و ما تنها به حالتی اشاره کردیم که این حمایت ها هر چند به ظاهر از سر عشق و دلسوزی صورت می گیرد ، اما در نهان هدفی اشتباه و آسیب رسان را در پی دارد .
اهمیت و ارزش حامی و حامیگری بر کسی پوشیده نیست ، از این رو کسب آگاهی در جهت شناخت آن و درست استفاده کردن نیز بسیار ضروری است . تصویر خورشید را به عنوان حامی متعالی در ذهن داشته باشیم و بدون دریغ و توقع ، و بدون اینکه قصد کنترل را داشته باشیم ، صرفاً برای زندگی کردن بعد حامی وجودمان حمایت کنیم ، تا به صورت برنده- برنده ، هم خود و هم سایرین از آن لذت ببریم و رشد کنیم .