کیمیای آگاهی

همدردی و همدلی (۲)

تعداد بازدید : 609 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۱

برای درک بهتر تفاوت همدردی و همدلی ، چند مثال میزنیم :

برای همدلی کردن با زنی که از درد زایمان به خودش میپیچه،‌ میتونیم دستشو بگیریم و بهش بگیم ،‌ ” میفهمم که چقدر درد داری ،‌ درک میکنم که چه پروسه سختی را طی میکنی، اما میدونم که تو از پسش بر میای و موفق میشی” و همچنین میتونیم ، بهش یادآوری کنیم که خیلی از زنها در شرایط مشابه تو بودند و موفق شدند ،‌ پس تو هم میتونی و عملا یه جور پیوند بین اونها ایجاد کنیم تا با همراه شدن با اونها حس توانایی بهش برگرده !

 

با این تکنیک، یعنی مرتبط کردن تجربه شخصی یک تجربه گر با هر تعداد تجربه گری که از ابتدای بشریت تا کنون مشخصا ، آن تجربه و یا تجربیات مشابه با آن تجربه را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، عملاً شخص به یک حوزه سرشار از انرژی با رویکرد گیر نکردن در تجربه و پشت سر گذاشتن آن و گرفتن درس تجربه ، مرتبط گردیده و به این روش ، براحتی او را در زمره آن گروه قرار داده ایم.

و اگر ، به روشی غیر از این مثلاً حالتی که یتیم نا آگاه و غیر سازنده دارد ، احتمالاً اگر خانم بارداری را مشاهده کنیم و آمار تلف شدن مادران باردار از ابتدای تاریخ ، تاکنون ، یک درصد هم که باشند ،  به او خواهیم گفت که ” ای وای چرا باردار شدی ، مگر نمیدانی که چه تعداد مادران، از ابتدای تاریخ تا کنون در هنگام وضع حمل از درد و سایر مسایل زایمان جان خود را از دست داده اند ؟…؟؟؟!!!! ” و یا زحمات و مشکلات احتمالی را به او یادآور شد  !!

 

 

و یا همدردی کردن، مثل این میمونه که همراه این زن ، پا به پای او اشک بریزیم ، به اندازه او درد بکشیم و بعد برای نجات او از این درد ، بخواهیم کارهایی یا رفتار هایی انجام بدهیم و یا بواسطه عوام و وسایلی ، درد او را کم کرده و یا تسکین داده و یا تمام کنیم ، در این روش نه تنها ، تجربه شخص را مخدوش نموده ایم ، بلکه حتی میتوانیم باعث  این گردیم ، که با اینکه هنوز خیلی تا وقت مناسب وضع حمل مانده ،‌ جنین او را سقط کنیم !

 

 

 

یا اینکه حتماً شنیده اید که مادری که درد زایمان را نکشیده باشد، احساس مادری در او فعال و شکوفا  نمیگردد، و یا بعضاً شنیده ایم، که مادران هنگام پشت سر گذاشتن درد زایمان است که سینه های خشکشان تبدیل به جویباری از شیر حیات بخش مادرانه میگردد .

 

تصور کنید که با این مدل، به نظر خودمون کمک کردن، چه لطمه بزرگی به اون زن و کودکش وارد کردیم ،‌ و تازه اسم این رفتار غلط خودمون رو کمک و فداکاری و ایثار میزاریم و بهش مفتخریم!

فردی که در حال همدلی کردنه، با اینکه خودشو همسطح فرد یتیم کرده،‌ولی عملاً از ارتفاع بالاتری به مسئله نگاه میکنه و خودش رو در گیر و درون مسئله نمیکنه. اون میدونه،‌که این مسئله برای فرد یتیم، چه هدایای بی نظیری به همراه داره ، و حاضر نمیشه اونها رو از او دریغ کنه .

مثلاً وقتی فرزندی در حال گریه کردن است و اسباب بازی خاصی را خواسته که مادر صلاح نمیداند برایش تهیه کند ، برای همدلی با او ، مادر میبایستی ،هم انداه و هم قد او شده ، ‌در کنارش بنشیند ، بطوریکه کودکش او را کاملاً هم سطح خود بیبیند و احساس بالا به پایین بودن با او را نداشته باشد .

در حالیکه ، مادرانی که همدردی میکنند ، عملاً فراموش میکنند که در چه جایگاهی هستند و شاید حتی بلند تر و شدید تر از فرزندشان به گریه و زاری میپردازند و یا در حال امر و نهی کردن هستند  .

(تصور کنید بچه دوساله ای با ۶٠ سانتیمتر قد در حال گریه کردن با چشمان اشک آلود که اطرافش را نا واضح و تار میبیند ، و پدری با یکی دو متر قد ، در کنارش که او را توبیخ میکند که چرا داری گریه میکنی ) .

 

پس دقت داشته باشیم در زمان فعالیت این کهن الگو یعنی آرک تایپ یتیم در درونمان ، و یا در درون هر کس دیگری ، موقعیت بسیار بسیار بغرنج و حساسی در حال وقوع است و در این حالت چه با رویکرد درونی و چه با رویکرد بیرونی ، چه در رفتار با خود چه با دیگران ، چه خود حامل این انرژی باشیم و چه دیگران ، میبایستی بسیار ظریف و دقیق و حساب شده و بطور کل اگاهانه و سازنده عمل نماییم تا مبادا ، در طی این پروسه و پشت سر گذاشتن آن که به نوعی مهمترین و تعیین کننده ترین مرحله برای کسب انرژی  های لازم از طریق دیدن انحراف معیار هایمان ، برای گرفتن درس تجربه هایمان میباشد را آنگونه که شایسته و بایسته است ، زندگی کنیم .

 

 


اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB