به عنوان مثال شاید ما در ترم پایانی رشته پزشکی مشغول به تحصیل باشیم، ولی در مورد تخصصص خاصی مثل قلب ، در پله اول باشیم .
در مسیر سفر قهرمانی نیز، شاید در حوزه ای مربوط با خانواده ، در سطح کهن الگوی معصوم باشیم ،ولی در حوزه کار ، به سطح کهن الگوی جنگجگو رسیده باشیم و در رابطه عاطفی با پارتنر خود، در سطح کهن الگوی عاشق باشیم . و از طرفی شاید در دو مورد متفاوت ،در سطوح متفاوتی از یک کهن الگو باشیم . به عنوان مثال در مورد خانواده در سطح دوم از کهن الگوی معصوم باشیم و در مورددیگر در سطحی متفاوت .
برای هر کدام از دوازده ،کهن الگوی سفر قهرمانی، سه سطح تعریف شده، که از شروع تا متعالی شدن آنها را بیان میکند .
سه سطح از کهن الگوی معصوم :
در سطح اول معصوم، فرد هیچ تصوری از امنیت و نا امنی ندارد، و کاملا وابسته به امنیت بیرونی است.
بهترین تصویر برای این سطح، بچه ای است که هیچ تصویر و تصوری از ارتفاع ندارد، قانون جاذبه رو نمیشناسه . به آسمان نگاه میکنه و وقتی پرنده هارو در حال پرواز میبینه، میره و از بلندی خودش رو پرتاب میکنه و ….
در سطح دوم معصوم، فرد ناامنی رو میبیند، ولی هنوز حاضر نیست رشد کرده و مستقل شود، و از امنیت قبلی بیرون بیاد ! بچه ای را تصور کنید که در زمان زلزله، وقتی همه جا میلرزه ، به بغل مادرش پناه میبره ، در حالیکه مادر ، خود از شدت زمین لرزه میلرزد !
اما فردی که در سطح سوم معصوم قرار دارد، امنیت رو شناخته و با تمام وجود به سمت نا امنی پیش نمیره ، مثل کودکی که دست باباشو گرفته و خیالش راحته که پدر از او محافظت میکنه ، ولی با دست دیگه ،با یه حیوون عجیب و شاید خطرناک که نمیشناسه، بازی میکنه و حتی اذیتش میکنه و امتحان میکنه و یاد میگیره و تجربه کسب میکنه
در سطح اول ، معصوم عملاً منفعل و بی حس و بی عمل است و وقتی از او جویای اوضاع میشوید میگوید :” خوب همینه دیگه !!”
در سطح دوم از این کهن الگو ، بی حسی ندارد ،میبیند و نق نق هم میکند، ولی باز در همان امنیت به سر میبرد .
و در سطح سوم و متعالی این کهن الگو ، فرد خودش رو در آغوش امن خدا میداند ، به خدا اطمینان کرده و با اطمینان به جهان هستی و اعتماد به متولیان امنیتی که پیرامونش هستند ، از امنیت موجود استفاده میکند و و مشعوف و بهرمه مند از این امنیت به رشد خود ادامه میدهد .