کیمیای آگاهی

---

یاد بگیرید که اسم گفتگوها را درست بگذارید، وقتی می خواهید در مورد مسائل منطقی صحبت کنید، یعنی فقط می خواهید در مورد مسائل منطقی صحبت کنید و نباید وارد حوزه احساسات شوید.
مثلا خانمی به همسرش می گوید: بیا با هم منطقی حرف بزنیم ، بعد در حین صحبتهایش، هنگامی که می خواهد دلیل منطقی بیاورد، می گوید من دلم می‏خواهد فلان کار را انجام دهم!!
صحبت منطقی و جمله ” دلم می خواهد” کاملا با هم تناقض دارند، چون اولی از جایگاه منطق و حوزه سر و دومی از جایگاه احساسی است.
یا مثلاً در زمان خواب و رابطه جنسی یاد صحبتها و درخواست‏های منطقی می افتند که این هم اشتباه است، چون در هنگام خواب، فقط غریزه فعال است و جایی برای منطق و صحبتهای منطقی نیست.

اگر هم می خواهید در مورد مسائل احساسی و غریزی صحبت کنید، فقط در آن حوزه تعامل کنید و با حوزه سر و منطق، آن را غلط نکنید.
مثلا خانمی را در نظر بگیرید که به همسرش ابراز عشق می کند و از کلمات احساسی استفاده می کند که منظورش را به همسرش نشان دهد، حال فکر کنید که همسر ایشان بخواهد منطقی رفتار کند و یا جواب دهد، در این صورت علاوه بر اینکه تعامل سازنده ای صورت نمی گیرد، حال هر دو نفر هم بد می شود.
یا مثلا زن و شوهری که دوست دارند با هم کل کل کنند، قطعا که این یک پروسه احساسی است، پس بدانید که قصدتان چیست و نخواهید از این کل کل کردن به یک نتیجه منطقی برسید که نمی توانید برسید.

 

بهترین روش تشخیص برای اینکه بدانید صحبتتان منطقی است یا احساسی، زمان انجام مکالمه تان است، وقتی گفتگو منطقی باشد، زمان آن بیشتر از ۳ تا ۵ دقیقه نخواهد بود واگر صحبتهایتان عاطفی و احساسی باشد از ۵ دقیقه تا  حتی چندین ساعت و چندین روز و چندین ماه. . .

بهترین تصویری که می توان برای گفتگوی منطقی ارائه کرد، تشبیه نمودن آن به یک یک دوئل شرافتمندانه است ،همانطور که حتما همه شما دوئل شرافتمندانه را دیده اید و متوجه شده اید که شرایط خاص خودش را دارد، گفتگوی منطقی هم شرایط خاص خودش را دارد که در ذیل آنها را می خوانید.

۱٫ تعیین قصد مشترک :
اولین ومهمترین مطلب، تعیین قصد مشترک است، یعنی  هر دو نفر بدانند و بخواهند که در مورد یک مطلب مشترک صحبت کنند، و مشخص کنند که این مطلب مشترک، شامل چه مواردی می شود.
بدانید که نفر دوم هم حق دارد بداند و انتخاب کند  که درباره آن موضوع صحبت کند و یا نکند ، در گفتگوهای دو نفره خواستن یک نفر کافی نیست، شما اعلام کنید که می خواهید صحبت کنید،  اگر طرف مقابل هم موافق بود شروع ‏کنید.

۲٫انتخاب اسلحه:
همانطور که در دوئل شرافتمندانه سلاح ها با یکدیگر متناسب هستند، در گفتگوی منطقی هم سلاح‏ها باید متناسب باشد، یعنی نمی شود یکی از طرفین از تیربار استفاده کند و دیگری تیرکمان،
بعنوان مثال یکی از دو نفر هرگونه توهین و اهانتی را راجع به خانواده همسرش بیان می کند، ولی به همسرشحتی اجازه صحبت کردن نمی دهد.

۳٫حوزه صحبت :
برای گفتگو باید مکان و موضع صحبت را مشخص کنید، مطمئنا با صحبتهای گفته شده می دانید که اتاق خواب مکان مناسبی برای صحبت های منطقی نیست.

مشخص کنید که می خواهید بر اساس منطق صحبت کنید و یا احساس.
و اگر قرار با صحبت منطقی بود، دیگر جایی برای داد و فریاد کردن و یا گریه کردن نیست.
متاسفانه بعضی از خانم ها دیده می شود که تا احساس می کنند در ادامه گفتگوی منطقی ناتوان هستند، گریه می کنند و یا بعضی از آقایون تا حس کنند که نمی توانند با منطق طرف رابطه شان را قانع کنند، فریاد می کشند، که هر دو این مکانیزم ها، مکانیزم احساسی هستند و در گفتگوی منطقی جایی ندارند.
همچنین توجه داشته باشید که ابزار را وسط کار عوض نکنید ، به عنوان مثال می گویید بیا منطقی باشیم ، بعد در وسط صحبت داد می زنید و یا گریه می کنید، که این خودش نشان می دهد، گفتگو منطقی نیست.

یک حالت غیر سازنده دیگر که در اغلب گفتگوها به چشم می خورد، این است که جمله را ترکیبی بگویید (‌مثلاً می گویید: بیا ۲ کلمه منطقی صحبت کنیم، من  دلم می خواد. . . )

همچنین مشخص کنید بر چه اساسی می خواهید صحبت کنید؟!
بعنوان مثال بر اساس دین اسلام

۴٫ داور :
در گفتگوی منطقی حتما نیز به داور است تا در جایی که دو نفر نمی توانند منظور خود را بیان کنند و یا به نتیجه مطلوب نمی رسند، داور به حل مسئله کمک کند.
همانطور که می دانید که اگر در دوئل داور نباشد ممکن است یکی وسط دوئل برگردد و شلیک کند، در گفتگوب منطقی هم نیاز به داور بی طرف است.

ممکن است داور، یک فرد بیرونی باشد، مثل ریش سفید بی طرف و یا یک مشاور بی طرف و بیرونی، قطعا می دانید بستگان طرفین هر چقدر هم که بخواهند بی طرف باشند، نمی توانند داور بی طرف باشند.
نکته مهمی که لازم است در مورد داور بیرونی گفته شود، انتخاب کردن مرد بعنوان داور است،  چون همانطور که در اصول قبلی اشاره شد، خانمها به دلیل ۸۰% آنیمایی که دارند بر اساس احساساتشان قضاوت می کنند و نه از جایگاه بی طرف و منطقی.
همچنین ممکن است داور، فرد بیرونی نباشد، مثلا یک مقیاسی داور قرار گیرد، معمولاً اسلام بهترین است چون بر طبق منطق این قانون ازدواج کرده اید.

اشتراک در شبکه های اجتماعی

---