کیمیای آگاهی

آگاهی چیست؟

تعداد بازدید : 821 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۷

در مطالب پیشین بارها و بارها به آگاهانه رفتار کردن و آگاهی اشاره کردیم، در این مطلب می خواهیم بررسی کنیم که منظور ما از آگاهی چیست ؟

آگاهی مفهومی است بسیار عمیق، که هیچ وجهی با علم و دانایی و انواع اندوخته های ذهنی و شقوق آن ندارد. شاید هر یک از ما دانش و اطلاعات فراوانی در خصوص مطالب مختلف و متنوع داشته باشیم ولی این به مفهوم آگاه بودن ما نیست.

آگاهی جمله زیبا، کتاب قطور و یا مقالات جدید نیست، آگاهی از هویت شخص قابل افتراق و تفکیک نیست و نه جزیی از آن، بلکه خود آن است، وجودمان و فردیتمان است .

 

برای درک این مطلب مثالی مطرح می کنیم،

تصور بفرمایید سیب سرخ و زیبا و پرطراوت و خوش عطر و براقی را که در ظرف میوه در کنار سایر میوه ها نظر ما را به خودش جلب می نماید، علت این تمایل و جذب چیزی نیست جز اینکه آن سیب خاصیت و یا خواصی را دارد که ما آن را نداریم و یا به اندازه کافی نداشته و در صدد و مترصد آنیم که آن را از آن خود نماییم، ( توجه داشته باشیم که این مثال بیانی از قانون جذب هم هست ، می چیزی را به سمت خود جذب می کنیم و چیزی به نظزمان جذاب و دوست داشتنی است که نیازمندیم با ان تعامل برقرار کنیم تا به آن آگاه شده و آن را بخشی از وجود خود کنیم)

اولین و موثر ترین و کارآمد ترین روش مال خود کردن ، خوردن و بلعیدن آن چیز است که ما این روش را در مورد ناخوردنیهایی همانند انسان با رفتاری شبیه به خوردن باز سازی می نماییم.

سیب را گاز زده، جویده و می بلعیم و پروسه بلع و هضم و جذب با همین مراحل آغاز می گردد، اما تازمانی که سیب به اشکال گوناگون و مختلف
در جهاز هاضمه ما حضور دارد هنوز سیب از آن ما نگردیده و اسم سیب در حالتهای مختلف را با خود به همراه دارد و ما نیز اسم خود را بدون اینکه سیب را از آن خود نموده باشیم، و زمانی که این پروسه با موفقیت و بدون اتفاقات غیر منتظره احتمالی به پایان برسد و تفاله آن نیز خارج می گردد و انرژی آن با ما همراه می گردد سیب از آن ما گردیده وما و سیب قابل تفکیک نبوده و به وجود ما استحاله می گردد.

با توجه به این مثال سیب، می توانیم آگاهی را تبیین کنیم. تجارب زندگی نیز مانند همین سیب هستند و می توانیم ببینیم در ارتباط با هر تجربه ای آگاهی چیست و مابقی مراحل چه بوده و چه نامی را با خود به همراه دارد؟

پس توجه داشته باشیم که آگاهانه زیستن فقط و فقط در مسیر رسیدن به رسالت شخصی توحیدی ما و فردیت و هویتمان مفهوم می یابد ولاغیر و هر آنچه که ما زندگی می کنیم و در مسیری به غیر از آن برای مان رقم می خورد، قطعاً آگاهانه صورت نگرفته و جزو انتخابهای مسئولانه و از سر آگاهی مان قلمداد نمی گردند.

مراقب باشیم و دقت نماییم تا از این واژه ها در جایگاه صحیح استفاده کنیم و بار معنایی واژه ها را بی رحمانه مخدوش ننماییم.

شاید دیده باشید در برخی با جملاتی مانند این که “من آگاهانه انتخاب کرده ام که سیگار بکشم و یا معتاد به سیگار باشم و انتخاب من اعتیاد به سیگار است و غیره …” از کلمه آگاهی نابجا استفاده می کنند و با شنیدن چنین جملاتی این پاسخ به ذهنمان خطور می کند که استعمال دخانیات در کجای هویت و فردیت و رسالت شخصی توحیدی فرد قرار دارد که واژه آگاهی در مورد مصرف انتخابگرانه آن لحاظ گردد.

آگاهی درراستای مسیر رسالت شخصی و با توجه به منحصر بفرد بودن مسیر هر یک از ما تعریف می گردد و نه چیزی به غیر از آن ….

156036_622521791106710_1502516861_n

 


اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB