تا به حال برایتان پیش آمده که حس خود را تشخیص ندهید . یعنی دقیقاً نمیدانیم که چه مسئله ای داریم و تنها این را می دانیم که خوب نیستیم .
با توجه به نوع تیپ شخصیتی ، کم یا زیاد برای همه ما این اتفاق می افتد که ، احساس میکنیم چیزی درست نیست ، و ایراد و اشکالی در کار است ، ولی نمی دانیم اشکال کار در چیست و کجاست ؟
(اگر به خاطر داشته باشید ، در خصوص فرافکنی صحبت کرده بودیم ، که می توانید پیش از ادامه مطالعه این مطلب ، مروری بر آن داشته باشید)
برای رهایی از این حال بد ، یا احساس ناخوشایند و کلافگی ، به دنبال عاملی در بیرون از خود برای این ناخرسندی می گردیم ! چراکه بسیاری از ما نیاموخته ایم که دلیل و علت همه چیز در درون خود ما است و دنیای بیرون از ما تنها ایینه ای از اعماق وجود خود ما است .
پس به اشتباه برای اینکه از خودمان سلب مسئولیت کنیم و کسی یا چیزی را مسئول این احساس نا معلوم کنیم ، تمایل شدیدی پیدا می کنیم که به چیزی یا کسی ، به اصطلاح ” گیر” بدهیم . مسلماً اولین و مهمترین و تاثیر گذارترین چیزی که می توانیم به راحتی به آن گیر بدهیم ، بسته به سنی که داریم ، در کودکی اول از همه خواهر و برادر ، و بعد پدرو مادر و بعد پارتنر رابطه عاطفی و بعد همسر و بعد از از دست دادن همسر فرزندما است .
که با کمی صداقت در نگرستین به خود می توانیم براحتی ببینیم که در تعاملات روزمره به چه کسی گیر می دهیم ، از چه کسی شاکی هستیم ، چه کسی مسئول تمام ناکامی ها و احساس های ناخوشایند ما است و … .
متاسفانه این کاملاً غلط مصطلح و رایجی شده که گریبانگیر تک تک افراد جامعه در هر موقعیت و با هر سطح آگاهی و در هر سنّی را گرفته است .
، خدا به همه ما توفیق بده که مسئولیت حال و احوال و زندگی خودمون رو بالغانه و آگاهانه بپذیریم تا بتونیم درد مشترک و اصلی همه مون رو کم کم شفا ببخشیم و رشد کنیم و متعالی بشویم . . .
انشاء الله . .