کیمیای آگاهی

---

بررسی نحوه فعالیت جوینده غیر سازنده در وجود هر یک از ما ، و نشانه های موجود برای شناسایی آن به منظور اصلاح و تعدیل و رفع و تعویض آنها با رویکرد سازنده فعالیت این کهن الگو در ناخودآگاه و روانمان

۸- هیچگاه نمی دانم که چه چیزی را نمی خواهم و همچنین نمی دانم که چه هدفی در زندگی ام دارم و بر این اساس امکان انتخاب  هیچ یک از راه های پیرامونم برای رسیدن به چیزی برایم ممکن نیست .

۹-به علت اینکه از میان گزینه های پیش روی خود هیچیک را انتخاب نمیکنم (انتخاب به معنای گزیدن یک مورد از سایر موارد و هزاران مورد می باشد !!! ) لذا در این خصوص هیچ پایبندی و تعهدی در مورد هیچیک از اهداف پیرامونم نداشته و بالطبع به علت علاقمندی بی پایانم به ایجاد ارتباطات گوناگون و لذت بردن از این تعاملاتم  براحتی در اینگونه موارد در هر مسیری با هر کسی همراه و همسو شده و روزگار میگذرانم.

 

  

۱۰- از سپردن هرگونه تعهدی و پذیرفتن هر مسئولیتی گریزان و فراری هستم و ترجیح می دهم دست و پای خودم را و همچنین توانایی حرکت آزاد و رهایم را با اینگونه اموری که برایم محدودیت ، تعهد یا مسئولیت ایجاد می نمایند نبندم.

۱۱- همواره قبل از رسیدن به نتیجه مطلوب و آنچه که در راه رسیدن به آن سعی و تلاش فراوانی کرده ام آنرا رها کرده و به سراغ تجربه جدیدی می روم و دائماً از این شاخه به آن شاخه می پرم و به همین دلیل تا کنون نتوانسته ام ثمره و نتیجه و میوه هیچکدام از این مسیرهایی که تا کنون تجربه کرده ام را برداشت نمایم. فلذا هم دیگران و گاه گاهی خودم در مورد بی دستاورد بودن خودم به چالش می افتیم .

۱۲-     از آنجا که توانایی بالایی در انجام دادن کار داشته و بهره هوشی خوب و قابل توجهی از خود نمایش می دهم و نیز اینکه نمی دانم که چه چیزی را نمی خواهم، به هیچ کاری نمی توانم “نه” گفته و آنرا انجام ندهم. بنابراین همیشه به تعداد زیادی کار در دست انجام و در دست اقدام دارم، که حتی فکر بسیاری از آنها را هم نمی توانم بکنم. چون رویکردم در انجام کار همواره اینگونه بوده و هست. و معمولا به جای یک ده اباد صدها شهر خراب پیرامون من شکل گرفته و از خود به جا میگذارم .

 

 

۱۳-     از آنجا که توانایی های بالقوه و بالفعل زیادی دارم و همواره از این نظر و در اینگونه موارد زبانزد دیگرانم و خود نیز به این خصوصیت خود افتخار میکنم و نیز اینکه از هرگونه محدودیتی گریزان و فراری هستم . در اینگونه مواقع نیز سایر محدودیت های حاکم بر جهان هستی را لحاظ نکرده و تصور دارم که با توجه به  توانایی های خوب و برجسته ذهنی ام قادرم به تعداد بسیاری از کارها را بصورت همزمان انجام دهم. غافل از اینکه فعلاً ۲ دست و ۲ پا و ۲ چشم و ۲ گوش و یک دهان بیشتر ندارم.

۱۴-     به دلیل اینکه همواره احساس وجود داشتن و بودن را داشته باشم، ترجیح میدهم همواره در رابطه با هر مطلبی در حال جویندگی پیاپی و بی امان و تجربه های متنوع و گوناگون و رنگ به رنگ باشم.

۱۵-     از انجائیکه انسانها را از روی اهدافشان میشناسیم ( به قول مولانا : بر هرچه همی لرزی می دان که همان ارزی) ، به علت داشتن اهداف زیاد و گوناگون و متفاوت و بسیار غیر مرتبط در بسیاری از موارد خودم نیز در دریافتن هویت و اصالت و رسالت حقیقی خود ناتوان بوده و حتی شخصیت واقعی خود را نیز بعضاً گم میکنم. حال چه رسد به دیگرانی که از این نظر قصد بررسی و واکاوی من را دارند .

 

اشتراک در شبکه های اجتماعی

---