سیستم انتقادی در سازمانها و موسسات و مجموعه های کاری و حتی در زندگیهای روزمره و شخصی هر یک از ما تبعات و عواقب و پیامدهای جبران ناپذیر و نا مطلوبی بر جای میگذارند که ما خود بعضاً از بسیاری از آنها بی اطلاع و یا کم اطلاع بوده و از این بابت مضرات و زیانهای بسیار زیادی را متوجه خود می نماییم .
نظام پیشنهادات و تفکر پیشنهادی خلاق و پویا با ارائه رویکردها و راه حل ها و راهگشایی می تواند به نحو چشمگیری در زندگی های روزمره و شخصی مان و سازمانهای متبوعه و مجموعه های کاری ایجاد تحول و نو آوری نموده و در هر جایگاهی و بهر اندازه و ابعادی ایجاد باز آفرینی و تولد دوباره حوزه پیرامون خود را به همراه داشته و در مواردی حتی می توان گفت به نوعی معجزه نماید .
ما عموماً ، مسلماً زمانی میتوانیم درمورد و زمینه ای نظر بدهیم،که در آنمورد آگاهی کافی داشته باشیم و تا وقتی اطلاعات و اشراف و آگاهی به موضوعی نداریم ، مسلماً قادر نخواهیم بود در آن خصوص اظهار نظر کنیم .( هر چند که بسیاری اوقات به اشتباه ، در خصوص مطلبی که هیچ نظر و اطلاع و آگاهی نداریم ، شروع به صحبت کردن و تصمیم گیری و حتی اعلام نظر و انتقاد میکنیم . البته در مواردی که مربوط به حوزه عواطف است شاید بتوان با ابزار عواطف و احساسات و کاملاً غیر منطقی صحبت نمود ، ولی موضوع صحبت در سازمان ها و محیط های کاری می بایستی لزوماً بر اساس حوزه سر و منطق و خرد بودهو صحبت در این موارد نیاز به آگاهی زیادی در این مورد دارد )
هر یک از ما عموماً ، به اشتباه هر گونه اعلام نظر را ، به معنای غلط کردن سیستمموجود و زیر سوال بردن وضعیت موجود میدانیم . در صورتیکه بهتر است بدانیم ،برای ارائه پیشنهادلازم نیست وضعیت موجودرا بد بدانیم ، بلکه میتواند شرایط فعلی خوب و یا عالی باشد و ما در صدد بهتر و عالی تر کردن آن باشیم، و اگر حقیقتاً فقط در مواردی که آگاهی مبسوط و کامل داریم ، اعلام نظر کنیم ، کسی انرزی ساختار شکنی از اعلام ما نگرفته ، و لازم به ذکر است که البته در بسیاری از مواقع قصد پنهان افراد ، از انتقاد ، غلط کردن مخاطبشان می باشد و نه صرفاً اعلام نظر و بهینه نمودن وضعیت موجود .
به عنوان مثال : حتماً داستان آموزش وضو توسط امام حسن و امام حسین را در ارتباط با مرد مسنی که وضو گرفتن صحیح را بلد نبود شنیده اید ، که ایشان با درخواست قضاوت وضو ساختنشان از طرف پیرمرد و انجام صحیح این عمل در مقابل قضاوت و چشمان وی ، چگونه ضمن محترم شمردن این پیر مرددر عین حال از طرف خودشان در جایگاه دو کودک خردسال طرز صحیح وضو ساختن را به ایشان آموختند ، که این روشگویاترین مصداق همین روش یعنی نظام پیشنهادات است . ایشان در عین آموزش صحیح وضو ، او را غلط نکردند ،و به پیرمرد توهین نشدو فرصت این را داشت که در صورت لزوم در خفا تمرین کند و بدون آشکار شدن این نقیصه ، اصلاح صورت پذیرد .
وقتی هدف ما رشد فرد و سازمان باشد ، و حقیقتاً قصد پنهان غیر سازند ه ای با خود به همراه نداشته باشیم ، لزومی ندارد برای این تاثیر گذاری ، نمایش و ابراز و اعلام نظر بیرونیو در جمع و حضور سایرین داشته باشیم ،میتوان توحیدی به موضوع نگاه کرد و بر اساس قاعده لاضرر و اصل برد-برد با کمترین اصطکاکبه بهینه ترین شکل به این روش تعامل نماییم .
نظام صحیح در سازمان و ساختار اداری به این صورت است که ، در هرمجموعه ، ساختار پیشنهادی ایجاد شود ، که میتواند بصورت شفاهی ، کتبی ، حضوری و یا غیر حضوری، مستقیم و یا از طریق نماینده باشد ،به این روش که فرد برای بیان نقصان و نقطه ضعفی که در سازمان دیده و یا بهتر شدن یک روش انجام کار ، راهکار مناسب ونظرهای اصلاحی و راه چاره های سودمند وپیشنهادهای خود را ارائه دهد و نه اینکه صرفاً از دیدگاه خودش کاستی های احتمالی را درشتنمایی نماید .!
به عنوان مثال ، اگر نقصانی در سیستم استخدام و کارگزینی افراد مشاهده کرده و شخص مسئول را مناسب تشخیص نمیدهیم، به جای اینکه صرفا به بیان ایراد و اشکال بپردازند ویا حتیبا غرض ورزی شخصی در صدد تغییر ان فرد برآییم ،در نظر میگیریم که شاید آن فرد قابلیت های لازم را دارد ولی ما فرصت و موقعیت صحیح را ندیده ایم ،و راهکار و پیشنهاد خود را ( بدون اشاره مستقیم به ناتوانی هایاحتمالی و یا اشکار و پنهان آن فرد ) در خصوص شرایط لازم برای فردی که میبایستی در این پست خدمت کند رابیان کنیم !
اشاره به پیشنهاد :
فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَهٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارًا یُرِیدُ أَنْ یَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْرًا(کهف ۷۷ )
پس هر دو به راه افتادند تا چون به اهل قریهاى رسیدند از مردم آنجا طعام طلبیدند، آنها از اینکه از آن دو پذیرایى کنند امتناع کردند، پس در آنجا دیوارى یافتند که مىخواست فرو ریزد (خضر به تجدید بنا یا تعمیر یا پایه زدن) آن را برپا داشت. موسى گفت: اگر مىخواستى البتّه (مىتوانستى) بر این عمل مزدى بگیرى !!!!
همواره پیشنهاد کننده و خلاق و آفرینشگر راههای نو باشیم
این مطلب ادامه دارد