بنظر شما چه کسانی جذاب هستند ؟ آیا این افراد آدم هایی نیستند که زمان حرکت به سمت و سویی همه وجودشان با آنها همسو است ؟ و روح و ذهن و جسمی متعادل و هماهنگ دارند ؟
بیایید مثال دیگری را بررسی کنیم . یک قطعه فلز آهن را تصور کنید . این قطعه به خودی خود انرژی خاصی ندارد و خاصیت بخصوصی از خود نشان نمی دهد ! حوزه های درونی آن هر کدام به سمت و سویی متفاوت با دیگر حوزه هاست و مانند مجموعه ای است که هر بخش هدفی مجزا و متفاوت با دیگری دارد .
همین قطعه وقتی در مجاورت با آهنربا قرار می گیرد ، بصورت القایی ، تمام بخش ها و قسمت هایش همسو و هم جهت به سمت هدف قرار می گیرند و مجموعه انرژی های این بخش ها در سینرژی ایجاد شده از جمع جبری آنها بیشتر بوده و هم افزایی فوق العاده ای در آن ایجاد شده و بعد از مدتی خود تبدیل به یک آهنربا خواهد شد .
وجود خودمان را مانند همین مثال تصور کنید ، تا وقتی در پذیرش همه اعضا و جوارح جسمی و افکار و عقاید ذهنی و کشش ها و درونیات روحی خود ، همانطور که هستند ، نباشیم ، مثل قطعه ای آهن بدون ویژگی های خاص و منحصر بفردش هستیم .
مثلاً خانمی را در نظر بگیرید که با اجزای صورتش مثلاً لب یا بینی خودش کامل نیست !!و احتمالاً همانقدر که بینی را پس میزند، بینی هم او را پس می زند و بیننده حتماً متوجه این نا همخوانی بینی و صورت می شود !
برعکس فردی که با همه اعضا خودش راحت است و کامل است ، حتی اگر از دید زیبایی شناختی تک تک اجزاء او زیبایی چندانی نداشته باشد، ناظر بیرونی هم هماهنگی کل را می بیند و جدا بودن یک بخش به چشم او نمی آید و آنچه دیده می شود یک صورت زیبا جدا از تک تک اجزاء است.
اما اگر آنچه هستیم را با تمام وجود دوست بداریم و بعد همه جانبه و با در نظر گرفتن تمامی جزئیات لازم، همسو به سمت هدف غایی که تعریف شده حرکت کنم، مشعوف و پر انرژی زندگی کرده و به هدف غایی خود که همان کمال و خدا گون شدن است نزدیک و نزدیکتر می شویم .