کیمیای آگاهی

به نظر شما چرا باید در زمان بروز مسائل جدید زندگی از کس دیگری کمک و مشورت بگیریم ؟ چه لزومی داره که در مورد مسائل و مشکلات زندگی با سایرین همفکری کنیم ؟ مگه خودمون نمی تونیم به تنهایی از پس مسائلمون بر بیایم و حلشون کنیم ؟

دانش آموز دبیرستانی میتونه به محصل  دبستانی ما، کمک زیادی بکنه تا یاد بگیره ، چطور مسایلش رو حل کنه، ولی خودش نیاز به راهنمایی فردی یک پله بالاتر داره ، تامسایل مربوط به خودش روحل کنه .

پس کمک خواستن و کسب راهنمایی از سایرین را عیب خودمان ندانیم و خود را خودخواهانه از این راه ، محروم نکنیم . با اعلام نیاز آگاهانه و بدون کنترل از سایرین پیرامونمان که به اون مسئله آگاهی دارند ، طلب کمک کنیم تا همه با هم به بهتربن و بی اصطکاک ترین شکل ممکن مسیر رسالت شخصی خود را طی کنیم .

مشورت و همفکری با دیگران در حقیقت شریک شدن با فکر و ذهن و تجربه و روح و بطور خلاصه ، دنیای دیگه ای بغیر از خودمونه و بر قراری و حفظ تعامل و ایجاد اشتراک با اون برای حل کردن مسایل مان . شراکتی بسیار بسیار پر منفعت و عادلانه و برنده ، برنده است !

سوال درس ریاضی کلاس دوم ، برای محصل دوم دبستانی سخته و زمان زیادی لازم داره تا بتونه ، یک جمع تک رقمی رو انجام بده ، ولی یک دانش آموز دبیرستانی به راحتی میتونه این عملیات ریاضی رو ذهنی انجام بده . از طرفی سوالات ریاضی دانش اموز دبیرستانی ، مثلاً سوالات انتگرال برای این دانش آموز زمان گیر و سخته و باید زمان زیادی صرف کنه تا بتونه حلش کنه.

لزوم کسب آگاهی و همفکری همیشه وجود دارد  ، مگر وقتی که آنقدر اگاهی ما بالاتر رفته باشد که خود بتوانیم از سطح بالاتر ، مشاهده گر بی قضاوت باشیم ، ولی تا آن زمان ، قطعاً نیاز به کمک کسی ، با سطح آگاهی بالاتر و اشراف بیشتر از خود داریم.

مثلاً ، یک محصل دبستانی و یک محصل دبیرستانی را در نظر بگیرید.

در هر سطحی از انرژی آرک تایپی که باشیم ، اتفاقات و تجربیات زندگی هم در همون سطح برای ما ظاهر می شود.

آلبرت انیشتین خاطرنشان کرده است که شما یک مسئله را درهمان سطحی که پدید آمده است نمی توانید حل کنید. وقتی گرفتار یک مشکل شدید از سطحی بالاتر و با نمایی وسیع تر به مسئله بنگرید.

وقتی مسئله ای مال منه، یعنی من در اون سطح از آگاهی قرار دارم ، قطعاً به کمک کسی که بتونه از بالاتر نگاه کنه، احتیاج دارم ، اتفاقی که برای من افتاده ، قطعا با توجه به میزان آگاهی فعلی من بوده ، و برای این آمده که من با تجربه ای که در حال تجربه اش هستم ، کامل شده و درس آنرا گرفته و رشد کنم ، و البته که برای فرد دیگری با آگاهی بیشتر ، ممکن است خیلی ساده به نظر برسد.

تا وقتی خودمان در مسئله ای هستیم ، شاید آنقدرها نتوانیم مشاهده گر صادقی باشیم و بی قضاوت و همه جانبه مشاهده کنیم ، پس از کسی با اشراف بالاتر کمک می گیریم، تا نکات لازم را به ماگفته و هدایتمان کند.