کیمیای آگاهی

---

گفتیم که نیاز و رفع نیاز شاکله و اساس و بنیان هر ارتباطی است . زمانیکه می دانیم از چه کسی چه چیزی را می خواهیم ، میتوانیم ارتباط صحیح و مناسب برقرار کنیم ! برای ارتباط باید درست دید و شناخت و با نام حقیقی نامید تا ارتباط صحیح و سازنده برقرار شود !

فرض کنید که در محل شلوغ و پر رفت و آمدی ،مثل ایستگاه مترو به نظرتون می آید که دوستی قدیمی و صمیمی را دیده اید و می خواهید ارتباط دوستانه ای بر اساس شناختی که از او دارید ، بزنید .

چهار حالت مختلف را می توان متصور شد :

حالت اول زمانی است که او را درست دیده باشیم ولی اسمش را درست به یاد نیاوریم !!!

 

حالت دوم زمانی است که او را درست ندیده باشیم ، ولی اسمی که در ذهن داشته ایم و او را مخاطب قرار داده ایم درست باشد (در این حالت شاید تصادفاً فرد به سمت ما بیاید و گفتگویی هم اتفاق بیافتد ولی چون هدف ما ارتباط با شخص دیگری بوده، با این تصادف به هدف از قبل تعیین شده مان نمی رسیم )(درسی می گیریم که به دردمان نمی خورد ، انگار شعری را به زبان دیگری حفظ کنیم )

 

سومین حالت زمانی رخ می دهد که ، فرد را درست ندیده باشیم و اسمش را هم درست بخاطر نیاوریم و او را درست ننامیم!!

 

 

در هیچ یک از این سه حالت اولیه ارتباط صحیح و مناسب برقرار نمی شود .

و در نهایت حالت چهارم و صحیح زمانی است که فرد را درست دیده باشیم و درست هم نامیده باشیم .تنها در این حالت است که ارتباط درست و مناسب و مطلوب ما حاصلشده است .

یادمان باشد در این دنیا هستیم و تجارب اتفاق می افتند تا درس بگیریم و رشد کنیم . زمانیکه ما قادر باشیم بر اساس آگاهی در لحظه مان وقایع و تجربیات را همانگونه که حقیقتاً هستند ببینیم و همچنین به همان نامی که حقیقتاً هستند بنامیم !در بهینه ترین حالت همراهی با این تجارب و موقعیت ها قرار داشته و بیشترین میزان تعامل در لحظه مان را بر اساس آگاهی آن لحظه خود با آن واقعیت دارا می باشیم .

در این حالت ، قادر خواهیم بود که به بهترین نحو ممکن با تجربه ارتباط برقرار کرده و در کمترین زمان ممکن درس تجربه را دریافته و وجدان نموده و رشد و توسعه پیدا کرده و متعالی شویم !!

یاد آوری بسیار مهم  !!!

با آگاهی های کهن الگوی جنگجو می توانیم تشخیص دهیم که پیام های پیرامونمان به چه معنا است و آیا نشانه ای برای ممارست در حرکت است و یا نشانه ای برای توقف !

اما در سطوح بالاتر آگاهی (در سطح کهن الگوی جادوگر ) که درست دیدن و درست نامیدن را می آموزیم ! مثل مسائلی که از دید طول و عرض و ارتفاع و زمان از چهار بعد و نظر بررسی میشود )، هر تجربه را با معنای حقیقی خودش بصورت همه جانبه و چهار بعدی می بینیم ! و با بررسی مؤلفه هایش متوجه می شویم هر مؤلفه از تجربه چه خصوصیاتی دارد و مثلاً مانع است یا همسو ، نیاز به تحلیل بیشتر دارد و یا بایستی ایگنور شود و …. )

اشتراک در شبکه های اجتماعی

---