همواره در مقایسه یا دیگران متوجه می گردم که از خودم و وضعیت زندگی و معیشتی ام بسیار ناراضی هستم، در حالیکه خود را لایق شرایط بسیار مطلوب و مرفه تر از وضعیت فعلی خود و دیگران ِ اطرافم می دانم .
یکی از دلایلی که جمله غیر سازنده فوق در روان فردی فعال می گردد ، این است که در کودکی با دیگران مقایسه شده ، با دیگرانی که ابتدا آنها را تحقیر و سپس بالا برده اند . به عنوان مثال وقتی نمرات مدرسه اعلام شده ، والدین گفته اند : ” بغل دستیت که خنگ است ، هم نمره اش از تو بیشتر شده است “
این نوع رویکرد ۲ حالت غیر سازنده را در خود جای داده است.
در مرحله اول وضعیت موجودِ این کودک پذیرفته نشده است و خودش هم یاد نمیگیرد که از آنچه هست لذت ببرد و یاد میگیرد تا خود را در قیاس با دیگران بسنجد .
در مرحله دوم یاد گرفته تا دیگران را تحقیر کند ، در حالیکه تا زمانی که ما دیگران را به دیده حقارت بنگریم ، چگونه می توانیم با آنها تعامل سازنده داشته باشیم و از آنها چیزی بیاموزیم ؟؟؟
مشاهده و تعامل با دیگران در راه رشد فردی ، بسیار کمک کننده است ، لیکن قرار نیست راهِ رشد ار از آنها کپی کنیم ، دیگران را مشاهده می کنیم ، با توجه به مزیت های رقابتی خودشان ، واقع بینانه بررسی می کنیم ، بعد به بررسی مزیت های رقابتی و یا نقاط ضعف خود م یپردازیم و راهِ مناسب خود را پیدا می کنیم
برنامه ریزی صحیح و داشتن مدیریت بر زمان و امکانات ، برای هر فردی منحصر بفرد خودِ او است .
به عنوان مثال اگر شرکت کننده دو میدانی هستم ، قهرمان آن رشته را بررسی میکنم ، شاید او به دلیل داشتن قد بلند توانمند است و من بتوانم از سیستم تنفسی خود که مزیت رقابتی من است ، برای موفق شدن در مسابقه کمک بگیرم .
برای شفا ایم مسیله ، چه با رویکرد فزرند بیرونی و یا کودکِ درونمان ، بایستی آگاه باشیم تنها مقایسه اصیل و حقیقی ، مقایسه من با یک لحظه قبل خودم میباشد ، از تعامل با دیگران درس میگیرم و با توجه به وضعیت خود بشکل واقع بینانه ، برای اینده برنامه ریزی میکنیم .
آگاهانه و سازنده :
بر اساس وضعیت فعلی زندگی و معیشتی که دارم، و لذت بردن و کسب انرژی از این وضعیت موجود ، برای داشتن بهترین و مطلوب ترین وضعیت متصوره، برای خودم برنامه ریزی کرده و مرحله به مرحله خود را برای رسیدن به آن وضعیت مطلوب ، در ضمن اینکه مرتباً اصلاحات مورد نیاز را در برنامه ریزی خود لحاظ می نمایم، آماده می کنم .