گفتیم که ، انکار رنج ، مربوط به زمان فعالیت کهن الگو و یا آرک تایپ معصوم از پروسه سفر قهرمانی و یا بیداری قهرمان درون هر یک از ماست !
حالا می خواهیم بررسی کنیم که چرا این عکس العمل روانی ، از طرف ما در زمان فعالیت کهن الگوی معصوم روی میده ، و دلایل آنرا ریشه یابی کنیم؟
یکی از دلایل ریشه ای این خصیصه ، عدم مسئولیت پذیری معصوم ناآگاه درون ماست . در این حالت زمانیکه اتفاقی پیرامون ما رخ میده و با تجربه ای مجاور میشیم ، اون تجربه مسلماً برای ماست ( آنچه که بر ماست ، برای ماست ) ، و قطعاً بودن با اون تجربه و گرفتن درس اون تجربه در راستای رشدمون برای ما هدایایی به همراه دارد ، اما معصومی که به اطراق در آغوش امن ، متولی و یا متولیان امنیت عادت کرده ، ترجیح میده ، چشم و گوش بسته باقی بمونه ، و در خواب باشه ، تا مبادا ، خدای نکرده ، لازم باشه ، حرکت و رشدی انجام بده و مسئولیت زندگیش رو ، اندکی هر چند بسیار ناچیز، بپذیره و بر عهده بگیره !
از طرفی ، گفتیم که معصوم ، کهن الگویی آنیمایی است ، ( آنیما همون بخش مادینه و یا زنانه و جود هر شخص می باشد ) ، ( انشاءالله به زودی وبلاگ مربوط به آنیما و آنیموس به روز رسانی خواهد شد ). و این به این معنا است که تمامیت خواه بوده و بدون حساب و کتاب و هیچ حد و مرز و قانون و مقرراتی ، کمال گراست ، و قطعاً با دوبینی ، و رویکرد دیدگاه دوآلیستیک به محیط پیرامونش ، هر آنچه که باشه نگاه میکنه !
مسلماً برای اینکه ، مبادا ، کل و تمامیت پیرامونش ( به دید خودش سفید و بهشت گونه ) ، سیاه و غیر قابل تحمل نشه ، کلاً صورت مسئله را پاک میکنه ! هیچ موردی که باعث خدشه دار شدن ، بهشت ذهنی اش باشد را، نمی پذیرد .
و یک دلیل خیلی مهم دیگه، که معصوم خودش را غرق در این پدیده روانی میکنه ، اینه که، اون نه تنها حاضر نیست مخدوش شدن امنیتش رو بپذیره ، بلکه اصلاً حاضر نمیشه که چه به صورت مستقیم چه غیر مستقیم این بلا به سر متولی امنیتش هم بیاد و زیر سئوال رفتن و یا اینکه چیزی از تمامیت متولی امنیتش کم بشود نیز ، هم ارز و برابر و مساوی با اینه که، همون بلا به سر امنیتش هم بیاد و بالعکس ، و اون به طور نا محدودی با استفاده از این بازی روانی در بهشت بی خبری و ناآگاهی خودش روزگار میگذرونه و به سرخوشی بدون طعم و مزه اش بی پروا ادامه میده .
با توجه به این دلایل و سایر مواردی که ذکر شد ، فردیکه این بخش از معصوم ناآگاه در او فعال است ، ترجیح می دهد ، در قبال محیط پیرامونش بی حس بوده و نا بینا و ناشنوا و لال باقی بماند ! و مسلماً تجربه رشد و تعالی و زندگی به معنای حقیقی رو از دست خواهد داد.