مردی که افراد خانواده اش حاکمیت او را به رسمیت بشناسند به دنبال اثبات مردانگی خودش نیست، در واقع مردی که همسر و خانواده اش به او حس حاکم بودن را داده باشند ، به دنبال اثبات مردانگی و حاکمیت خودش از طریق محدود کردن همسرش نیست.
اغلب افراد ، کارهایی را می کنند که خودشان متوجه نیستند و یا از نظر ایشان کار خاصی نبوده و وقتی واکنش اطرافیان را می بینند با قیافه حق به جانب می گویند : مگر ما چه کار کرده ایم ؟!!
مثلاً خانمی را در نظر بگیرید که به شوخی و خنده و حتی گاهی اوقات جدی شوهرش را مسخره می کند ، جلوی غریبه ها و حتی جلوی آشناها و مادرش (معمولاً ، مادر خانمها نه جزء غریبه هاست نه جزء آشناها ، مادرشان مثل خودشان است ) چیزی را می گویند و یا رفتاری را می کنند که از نظر خودشان خیلی معمولی بوده ولی همسرشان این گونه فکر نمی کند.
و یا وقتی که همسرشان از آنها درخواستی می کند، بدون توجه به خواسته ایشان کاری که خودشان ( یا مادرشان ) می خواهند را انجام می دهند و چون می بینند همسرشان چیزی نگفته ، فکر می کنند ایشان متوجه نشده و یا برایشان مهم نبوده و بعد که همسرشان در جایی واکنش تندی نشان می دهد تعجب می کنند و فکر می کنند کاری نکرده اند که شایسته همچنین واکنش تندی باشد ، در صورتی که کارهایی را که نباید می کرده اند را قبلاً کرده اند .