کیمیای آگاهی

آیا حیوانات در قیامت حضور دارند ؟

تعداد بازدید : 420 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۰

سوال: در آیه ۵ سوره تکویر (و اذا الوحوش الحشرت) خداوند میفرماید که وحوش هم محشور میشوند. سوال من اینه که آیا وحوش هم (به نوعی) مکلف هستند؟

اگر هستند چگونه و اگر نیستند برای چه محشور می شوند؟

پاسخ: ابتدا سؤال را واضحتر بیان می کنیم :

خداوند در قرآن فرموده: (و َإِذَا الوُحُوشُ حُشِرَت) : [قیامت] آنگاه است که وحوش محشور می‌شوند.

می‌دانیم  که حشر و قیامت برای محاسبه‌ی اعمال دنیایی و تعیین پاداش‌ها و کیفرهای آن اعمال، و رساندن حق به حق‌دار است.  این امور تنها در موجوداتی تصوّر می‌شوند که وظایف و تکالیفی از طرف خداوند، بر آنها مقرّر شده است.

و موجوداتی که مخاطبِ تکالیف خداوند شده اند تنها جنّ و انس هستند. اما وحوش و سایر حیوانات، تکلیفی ندارند ؛ پس برای چه در قیامت محشور می‌شوند؟

به عبارت دیگر :

آیا وحوش، تکلیف و وظیفه‌ای از طرف خداوند برعهده‌ی خود دارند یا ندارند ؟

اگر دارند چگونه ؟ با اینکه شرط تکلیف، داشتن عقل است ، و وحوش قوّه‌ی عاقله ندارند.

و اگر ندارند چرا در قیامت – که مخصوص حساب و کتاب است – محشور می‌شوند ؟

جواب : آیه‌ی شریفه‌ی مورد نظر، شایسته و پذیرای دو معنی می‌باشد. نه با هم در آن واحد ، بلکه یکی از این دو معنی، مورد نظر خداوند است.

از قضا هر دو معنی از نظر صحّت و مطابقت با واقع ، صحیح و معتبر اند. هر دو معنی، در آیاتِ دیگرِ قرآن، دارای شواهد و تأییداتی هستند. هردو معنی با آیات قبل و بعد، سازگاری و تناسب دارند. و بالاخره هر دو معنی، در روایاتی از پیامبر ص و امامان ع نیز تأیید شده‌اند.

بنابراین آیه را به هریک از این دو معنی می‌توان توضیح داد.

۱ـ مراد از «وحوش»، در آیه، حیوانات وحشی نیستند (نباشند) بلکه انسان‌هایی‌اند که در عالم دنیا به سبب اتصاف به بعضی از صفات رذیله، روح و حقیقتشون به صورت بعضی از وحوش صورت‌بندی شده است.

ای دریده آستین یوسفان         گرگ برخیزی از این خواب گران (مولوی)

این معنایی است که بخودی خود معنای صحیحی است. و در آیات دیگر و روایات هم شاهد و مؤیّد دارد. و با آیات قبل و بعد نیز ناهماهنگ نیست.

۲ـ مراد از «وحوش» در آیه، همان معنی ظاهری آن ـ یعنی حیوانات ـ باشد.

اما حشر حیوان نه بخاطر مکلّف بودنش به تکالیف شرعی و محاسبه و ثواب و عقاب است. بلکه دو دلیل مهم برای حشر آنها می‌توان معرّفی نمود :

دلیل اول : چون روز قیامت، روز ظهور عدل الهی است ، هیچ ظلم و ستمی بدون حساب و جبران نمی‌ماند. اگر در دنیا حیوانی در همان فضای حیوانی، نسبت به حیوان دیگری ظلم و ستمی روا داشته باشد و در عالم دنیا جبران نشده باشد، اقتضای عدل دقیق این است که به همان اندازه ظلم و ستم، بی‌جواب و بدون توجّه باقی نماند ، و خداوند عادل دادگر، انتقام حیوان ستمگر را به نفع مظلوم بگیرد و حق مظلوم را به وی برساند.

چنانچه از امیر مؤمنان ع روایت است :

عن أمیر المؤمنین علیه السلام قال‏: إنّ الله إذا برز لخلقه أقسم قسما على نفسه فقال: و عزّتی و جلالی لایجوزنی ظلم ظالم و لو کفّ بکفّ و لو مسحه بکفّ و نطحه ما بین الشاه القرناء إلى الشاه الجمّاء (الجواهر السنیه ص ۶۲۳)

خداوند به عزّت و جلال خویش قسم یاد کرده است که در قیامت از ظلم هیچ ظالمی گذشت نمی کنم ؛ هرچند کم و ناچیز باشد مانند زدن دستی بر دست دیگری به ظلم ، حتی اگر گوسپند شاخداری، به ناحق، به گوسپند بی‌شاخی از روی ستم شاخ زده باشد.

و این مطلب می‌فهماند شدّت ظهور و بروز عدل خدا را، و اینکه از هیچ ستمی بدون رسیدگی چشم‌پوشی نمی‌شود، اینچنین نیز باید باشد و حق است …..

دلیل دیگر برای حشر حیوانات در قیامت : دریافت عوض آلام است. عدالت دقیق و بی‌مانند الهی ذرّه‌ای حق تضییع‌شده در جهان وانمی‌گذارد. حتی حیواناتی که در دنیا مبتلا به بیماری، یا درد و رنجی شده‌اند که لازمه‌ی قانون طبیعت در این جهان بوده است، این تحمّل درد و رنج و بیماریِ آنها بدون جبران و بی‌مزد نمی‌ماند و در قیامت عوض و بدل آن ناراحتی‌ها به آنان پرداخت خواهد شد و رضایتشون بدست میاد.

لب فروبند ژاژ و ناحق را                    ای بنازم عدالت حق را

ما نخواهیم لحظه‌ای هرگز                   از جهان جز رضایت حق را

حق و باطل چو مشتبه گردید                جستجو کن عنایت حق را

سوال: معنای دوم که فرمودید مستلزم پذیرش وقوع ظلم در فرض عدم تکلیف است. همچنین مستلزم پذیرش عدم ملازمه حق و تکلیف است. آیا این دو را می پذیرید؟

پاسخ: روشن است که مفهوم ظلم در مقابل عدل است. فرموده اند که عدل یعنی گذاشتن هر چیز در جایگاه مناسب خود. متقابلا ظلم یعنی قراردادن شیء در غیر جایگاه مناسب.

این معنای بسیار وسیعی است که در همه ی موارد و مصادیق عدل و ظلم وجود دارد.

تکلیف تقریباً مجموع اوامر و نواهی (بکن و نکن‌هاـ باید و نبایدها) است از جانب خداوند با خصوصیاتی که مثلا در قالب شریعت مخصوصه‌ای توسط پیامبری از طرف خداوند بر عهده‌ی مکلّفین گذاشته می‌شود. و هدف از آن، آرامش و سعادت زندگی دنیایی و خوشبختی در حیات ابدی آخرت آنها است.

حیوانات قوه‌ی عقل و نیروی تعقّل و ادراک معانی کلیه را (که انسانها دارند و وجودش شرط تکلیف مذکور است) ندارند. و به همین دلیل، تکالیف شرعیه و بکن نکن‌ها و باید و نبایدها رو نمی‌توان بر عهده‌ی آنها گذاشت، اما دارای مراتب پایین‌تر ادراک هستند، با تفاوت درجات که بین آنها مشاهده می‌شود.

بنظر می‌رسد مانعی ندارد که یک حیوان، در همان فضای محدود از درک حیوانی، آگاهانه مرتکب ظلم بشود (نه بنحو آگاهی عقلانی) ، و چون قیامت جایگاه ظهور عدالت تامه‌ی خداوند عادل و حکیم است و مقامی است که هیچ ظلمی (چه عقلانی و چه غیر عقلانی) مورد چشم پوشی واقع نمی‌شود و با هر ظلمی دو کار انجام می شود: ۱ـ انتقام از ظالم  ۲ـ جبران مظلومیت مظلوم ، همین عدالت درباره‌ی حیوان ظالم و مظلوم نیز اجراء شود.

نکته ی قابل توجّه : بنظر می‌رسد منشأ پیدایش این اشکال (تنافی بین ظلم و تکلیف) ، انسی است که ذهن ما با مصادیق انسانی ظلم دارد. بطوری که در نظر گرفتن «ظلم» در فضای غیرانسانی و غیرعقلانی برای ذهن، نیازمند آن است که ذهن از مواردی که انس گرفته فاصله گرفته و وسیعتر بنگرد.

نظیر همین سخن در مورد تصوّر ملازمه‌ی حق و تکلیف جاری است. یعنی ثبوت حق اختصاص به مکلّفین ندارد و موجود غیر مکلّف نیز می تواند دارای حقوقی باشد ؛ ذهن ما باید قدری وسیعتر بیندیشد.



اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB