کیمیای آگاهی

شهود ، الهام یا مشاهده !!!

تعداد بازدید : 644 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۷

“شهود “برآیند تجربیات انسانی است و هیچ ربط و ارتباطی با عالم غیب و متافیزیک ندارد . به این معنا که از حواس پنگانه به وجود می آید نه از وحی و الهام !

در مکالمات روزمره گاهی به اشتباه از واژه شهود به معنای الهام استفاده می کنیم ! مثلاً وقتی احساس خاص و بی دلیلی برای انجام دادن یا ندادن کاری به ما دست می دهد ، به غلط آن را به حساب شهود می گذاریم . به نظر شما این تعریف تا چه اندازه صحیح است ؟ تعریف شما از شهود چیست و در چه مواردی از این کلمه استفاده می کنید؟

شاید در اطرافیان خود اشخاصی را بشناسید که قادرند پیش بینی های دقیق انجام دهند و براحتی انتخاب های مهم و به زعم ما ریسک کننده ای انجام می دهند، که غالباً نتیجه مورد نظر آنها برآورده خواهد شد. گاهی اوقات به نظر می رسد این افراد با عالم غیب در ارتباطند و یا الهامات درونی خاصی هدایتشان می کند!

 

 شاید تفاوت اولیه را بتوان در واژه های پیش گویی و پیش بینی بررسی کرد ! در پیش گویی فرد خبر از عالم غیب دارد ،  اما پیش بینی، به معنای دیدن و سنجیدن  است.

  زمانیکه ما می اندیشیمریسک پذیری و آینده نگری کسی از عالم غیب است، شاید تنها دلیل این موضوع “شهود” آنها باشد . شهود داشتن به معنی شاهد بودناست ، یعنی شخصی را دارای شهود می نامیم که مشاهده گر قوی و ریز بینانه ای داشته باشد که در عین توجه به کلیت موضوع ، به جزئیات آن نیز بطور دقیق و موشکافانه توجه کرده باشد.

 “شهود “برآیند تجربیات انسانی است و هیچ ربط و ارتباطی با عالم غیب و متافیزیک ندارد . به این معنا که از حواس پنگانه به وجود می آید نه از وحی و الهام ! زمانیکه تجارب بیرونیاتفاق می افتند، ما به وسیله حواس پنجگانه، یعنی بینایی، بویایی ، شنوایی ، چشایی و لامسه که ابزار ورودی ما هستند ، آنها را دریافت می کنیم .

 

سپس به تجزیه و تحلیل و بررسی آنها با توجه به تجارب گذشته و دانش و آگاهی مان پرداخته و در نتیجه برداشتی منحصر بفرد از آنها خواهیم داشت و البته مسلماً اگر واقع بینانه مشاهده کنیم و پروسه دریافت و پردازش در ما بصورت صحیح انجام شود ، خروجی آن نیز صحیح و به جا خواهد بود . به عبارتی اندوخته دورنی ما از ابتدای تولد تاکنون، اطلاعات ورودی از حواس پنجگانه را تجزیه و تحلیل می کند و فرمان چگونگی ادامه مسیر را به ما خواهد داد .

(البته توجه داشته باشیم که بسیاری از افراد هستند که گیرنده های حسی بسیار قوی دارند، اما چون بُعد غرایز در آنها بسیار فعال است ، قادر به تجزیه و تحلیل دقیق نیستندو نتیجه گیری منصفانه ای صورت نمی گیرد.)

 

بیایید با مثالی این مسئله را دقیق تر بررسی کنیم:

تحقیقات در مورد بازی شطرنج نمونه خوبی از این شهود است، به شطرنج بازان تازه کار و استادان بزرگ، یک بازی شطرنج واقعی، اما ناآشنا نشان دادند که از آن بیست و پنج مهره روی صفحه شطرنج باقی مانده بود. پس از گذشت ده ثانیه مهره ها را جمع کردند و از دو گروه خواستند که مهره ها را مجدداً، در جای خود بچینند . متوسط استادان بزرگ توانستند ۲۴ مهره را در محل قرار دهند و افراد تازه کار تنها ۶ مهرهرا درست سر جای خود قرار دادند. سپس آزمایش را تغییر دادند و اینبار مهره ها را بصورت تصادفی سر جای خود قرار دادند، اینبار نیز افراد تازه کار تنها ۶ مورد را درست سر جای خود قرار دادند اما استادان بزرگ نیز توانستند همین تعداد یعنی ۶ مهره را درست جایگزاری کنند. آزمایش دوم نشان داد که استادان بزرگ از حافظه بهتری برخوردار نیستند، بلکه توانایی تشخیص الگوها و ترکیبات متفاوت مهره ها در جریان بازی را می دانند.

مطالعات نشان می دهد که متخصصان شطرنج می توانند بطور همزمان با بیش از ۵۰ نفربازی کننددر حالیکه در این بازی ها باید همزمان تصمیمات متفاوتی بگیرند، این توانایی از آنجا می آید که تجربه وی اجازه می دهد که وضعیت را تشخیص داده و بر اساس اطلاعاتی که از قبل داشته به سرعت تصمیم می گیرد ، به همین دلیل با تصمیم گیری شهودی ، می تواند بر اساس آنچه ظاهراً اطلاعات بسیار محدودی به نظر می رسند سریعاً تصمیم گیری کند *.

با این توصیفات برای داشتن شهود، لازم است مشاهده گر پویا باشیم، تا حتی الامکان واقع بینانه و موشکافانه به پیرامون بنگریم و بعد از آن با حوزه سر و منطق و استفاده از تجارب گذشته، قادر باشیم در عین دیدن کلیات به جزئیات نیز توجه کرده و بهترین انتخاب را داشته باشیم.

 



اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB