احتمالاً تا به حال از مادربزرگ و پدر بزرگ ، والدین ، معلم و مدیر ، دوستان و دلسوزان و یا دیگران، این جمله را شنیده اید که:
”خواهی نشوی رسوا ، همرنگ جماعت شو” .
نظر شما در مورد این جمله چیست ؟ به نظر شما ما باید همانطوری که می اندیشیم و خودمان صحیح می دانیم رفتار کنیم ؟ بایستی مطابق قوانین جامعه و عرف رفتار کنیم ؟ بایستی طبق خوشایند سایرین انتخاب کنیم ؟ مرز بی هویتی و بی مرزی و بادی به هر جهت بودن ، با خود رای بودن و لجباز و یک دنده بودن کجا است ؟
در مبحث جنگجو و حل مساله (جنگجو و حل مسئله ۱ و ۲ ) اشاره شده بود که برای حرکت به سمت هدف ، جنگجو موانع موجود را شناسایی می کند ! و بنا به اقتضاء موقعیت، گاهی اوقات رویکرد استتار و تقیه را پیش می گیرد ، گاهی ماندن و صبر کردن ، زمانی پریدن از روی مانع و گاهی دوست شدن با مانع و …… را انتخاب می کند !
از سوی دیگر ، به خاطر دارید که در مباحث مقدمه سفر قهرمانی ( مطلب مقدمه سفر قهرمانی (۵) در همین ارتباط را مطالعه بفرمائید.) به تفصیل توضیح دادیم که ما ، همگی منحصر بفردیم و یگانه ، برای رسیدن به هدف غایی و نهایی خودمان نیز تنها یک راه اصلی برای ما وجود دارد ، که مختص و ویژه ما است و آنرا رسالت شخصی نامیدیم! و قرار نیست در مسیرمان از کسی تقلید کنیم و یا برای خوشایند سایرین تغییر جهت بدهیم !!
پس چه باید کرد؟ مرز حرکت در مسیر منحصر بفرد و شخصی مان با شرایط پیرامون و افراد همسفر ما چگونه است ؟ تا چه اندازه و چه زمان هایی اجازه داریم همسو با آنها باشیم ؟
توجه کنیم که شاید در بخشی از مسیر طی طریقمان ، راه و مسیر ما با سایرین همپوشانی داشته باشد ! به عنوان مثال در طی پروسه ای خاص ،نیاز به همراهی افراد دیگری داشته باشیم و به تنهایی قادر به حر کت به سمت هدف نباشیم ! در این حالت و یا به دلایل دیگری از این دست ، جنگجوی درون ما می تواند هم مسیر بودن و همراهی با فرد دیگری را ، به عنوان یکی از راه های حل مسئله ، انتخاب کند !
اما همواره باید توجه داشته باشیم که این انتخاب برای موقعیتی خاص و به دلایل خاصی برای مدت موقتی صورت می گیرد ! ما همراه فرد دیگری می شویم تا بخشی از مسیر را که به تنهایی قادر به عبور از آن نیستیم طی کنیم ! همراهی ما با سایرین و همسو شدن با آنها به معنای چشم بسته، به دنبال دیگران حرکت کردن نیست !!!
“ما با هم همراه می شویم تا در نهایت به تک راه خودمان برسیم ! ” به عبارتی می توان گفت در بخشی از راه رسیدن به هدف ،با دیگران هم مسیر می شویم، و به هم کمک می کنیم ، در حالیکه در نهایت ، غیر هم مسیریم !!
همراهی ما با یکدیگر نه تنها به معنای بی هدف بودن و باری به هر جهت بودن ما نیست ، بلکه تنها بخشی از مسیر ما را شامل می شود که با سایرین همپوشانی دارد ! ما با هم همراه می شویم چون در نهایت تک راهیم. (در صورت تمایل مطلب نقاب را در همین خصوص مطالعه کنید.)
بنابراین، در صورتیکه جنگجوی درون ما هدف مشخص و معینی داشته باشد و برای رسیدن به آن، در مورد خاصی همسویی و همرنگی با دیگران را انتخاب کنید هیچ ایرادی بر او وارد نیست، بلکه اشکال مربوط به زمانی است که ندانیم چه می خواهیم و به اصلاح با هر تغییر جهت بادی ، ما نیز تغییر هدف و وضع بدهیم !
پیشنهاد : رفتار های یک روز خود را با دقت بررسی کنید! ببینید در چه زمان هایی همرنگ و مطابق دیگران رفتار می کنید ! آیا با این همرنگی آنچه واقعاً هستید را انکار یا فراموش می کنید یا این همسو شدن انتخاب هوشمندانه شما برای تعامل بهتر است ؟
به عنوان نشانه می توانید حس و حال خود را بعد از پایان آن تعامل بررسی کنید ! اگر احساس خستگی، بی هویتی و کمبود انرژی داشته باشید ، تعامل سازنده ای نبوده و اگر به هدف تعامل نزدیک شده باشید و حس خوبی داشته باشید ، احتمالاً درست و سنجیده انتخاب کرده اید !