تقریباً تمام روایتهای کهن تاییدکنندهٔ این نظرند که همسر قانونی و اصلی زئوس، هرا (خواهرش) است. زئوس با کمک همسرش متیس، خواهران و برادرانش را نجاتداد و به جهان بازگرداند. هرا که دختر بالغ و زیبایی شدهبود، به قلهٔ تروناکس (کوه تاج) رفت و دور از دیگر خدایان به زندگیاش پرداخت؛ تا اینکه آوازهٔ زیبایی بیهمتای او به گوش برادرش، زئوس رسید و زئوس برای دیدن هرا به جزیرهٔ اوبه رفت و زمانی که هرا، را تنها دید، خود را تبدیل به کوکو (فاخته) سفیدی کرد و سپس چون زمستان بود به طوفان دستور داد که کولاک بهپا کند . هرا که دلش به حال پرندهٔ کوچک سوختهبود، آن را به آغوش کشید و به سینه فشرد؛ در همین هنگام بود، که زئوس به قیافهٔ اصلی خود بازگشت و رابطهشان را آغاز کرد. آنها برای بستن پیمان ازدواج به (گارگار)، قلهٔ کوه آیدا رفتند و زندگی مشترکشان را با ماه عسلی سیصد ساله آغاز کردند و گایا به عنوان هدیهٔ عروسی باغی از سیبهای زرین به هرا داد .
زندگی او با زئوس پر از فراز و نشیب و پر از عشق و خشم است؛ خشم هرا، زمانی صورت میگیرد که انتظار دارد زئوس رابطه اش صرفا با او باشد ( هرا علی رغم اینکه خود همسر چندم زئوس بود ، قائل به چند همسری زئوس نمی باشد و همواره به دنبال نقشه و اقدام برای از بین بردن دیگر همسران زئوس و کشتن فرزندان آنها می بود )
در دنیای اسطوره نمادهایی همچون فاخته ، طاووس ، حلقه ازدواج جواهرنشان مربوط به ایزد بانو هرا شناخته می شوند .