یکی از عملکرد های کهن الگوی نابودگر این است که در زمانهایی که ما تحول و لزوم آن و دگردیسی و تبعات آن و تغییرات حاصل از آن را می پذیریم بدون اینکه با رویکرد با گذشته و آینده ، غم و غصه های حاصل از آن را انکار کنیم از چیزی دست بکشیم در حقیقت نابودگر به یار و یاور ما تبدیل می گردد .
در زمان هایی که می بینیم قادر نیستیم انچه در گذشته اتفاق افتاده را رها کنیم و درس آنرا بگیریم ، و در حال حسرت خوردن و انکار مسایل هستیم ، همه اینها نشان دهنده این است که انرژی کهن الگوی نابودگر بصورت سازنده در ما فعال نگردیده است .
با این رویکرد می توان گفت انرژی کهن الگوی نابودگر، به نوعی نیز مشاور ما نیز هست
زیرا که در این حالات و موقعیتها می آموزیم که در هر تصمیمی که اتخاذ می کنیم با نهایت کار، یا به نوعی مرگ مشورت کنیم و به جای اینکه با عقده هایمان و ترسهایمان و مسائل گذشته و آینده تصمیم های بعضاً احمقانه و نوکر مآبانه اتخاذ کنیم ببینیم اگر الآن قرار بود بمیریم انتخابمان را چگونه انجام می دادیم و با چه رویکردی به آن می پرداختیم .
در این حالت می بینیم که انرژی کهن الگوی سازنده میتواند ما را رهنمون سازد که چگونه و به چه شکلی بهاء هر انتخاب را بپردازیم و به این نحو از زیر بار مسولیت انتخابهایمان شانه خالی نکرده و با این روش از به هدر رفتن این انرژی ها جلوگیری می کنیم .