بخشش و دهندگی و حامی گری ، از خصوصیات و ارزش های والای انسانی می باشد ، البته به شرطی که با آگاهی انتخابگر آنها باشیم و بر اساس سازندگی عمل گردندو نه اینکه از روی عادت و یا بر اساس عقده ها و نکته های شخصی مان و یا اینکه به غلط برای شفای خودمان این رفتار را انجام بدهیم .
پروسه دهندگی و حمایت و بخشندگی و حامی گری نیز مانند هر چیز دیگری در جهان هستی ، ترتیب و توالی خاص خودش را دارد .
همانطور که چراغ برای نور افشانی اول باید خودش روشن شده باشه ، و یا اینکه بخاری برای گرم کردن فضا و یا محیط و یا اشخاص اطرافش ، اول خودش باید به اندازه کافی گرم و داغ بشه تا بعداً شاید بتونه پروسه گرمایش را به هر یک از طرق ممکن انجام بده ، هر کدام از ما هم برای بخشیدن هر چیزی باید اول اون را در خومون ایجاد کنیم و از اون پر شده و از اون مالامال باشیم ! حتماً شنیده اید که میگویند “چراغی که به خونه روا است ، به مسجد حرام است “
چطور ممکنه کسیکه به خودش عشق نمیورزه ، و حتی اصلاً خودش رو دوست نداره ، بتونه به کسی عشق بده و یا حتی عاشق کس دیگه ای باشه ؟ چطور ممکنه کسیکه احساس بدی به خودش داره ، قادر باشه که یک حس خوب رو به سایرین منتقل کنه ؟
یکی از تصاویر واضحی برای بیان ترتیب و توالی وجود داره، حوض های متحد المرکزه :
تا حالا به حوض های چند طبقه که تو رستوران های قدیمی کار گذاشته شده توجه کردین ؟
طبقات این حوض ها ، حوزه های مختلف زندگی و تعاملات ما هستند !! (این حوض ها طبقات متحد المرکزی هستند که آب بوسیله پمپ با بالاترین طبقه هدایت میشه و بعد از پر شدن هر طبقه به طبقات پایین تر سرازیر میشه )
طبقه بالایی که آب تازه و گوارا داره ، خودمون هستیم ! بعد از اینکه ظرف وجودی خودمون از آب شیرین و گوارا سر شار شد ، بقیه اون آب سالم به بیرون سرازیر میشه و به طبقه دوم می ریزه !
طبقه دوم نماد اولین حوزه کارمیکی اطراف ماست که ما به نوعی مسئول اون هم هستیم ! یعنی خانواده درجه اولمون ، مثل والدین ، فرزندان و همسرمون . که در صورت لزوم انتخابگرانه ومسئولانه به آنها دهندگی میکنیم .
(البته توجه داشته باشیم که لزوم اعلام نیاز از طرف افراد گیرنده را همواره در نظر میگیریم ! و بخاطر میسپاریم که سرریز بودن حامیگری ما شرط لازم است و شرط کافی ، مسئولانه بودن این دهندگی ها با توجه به اعلام نیاز و صلاح بودن این دهندگی است و اگر این دهندگی برای حوزه بعدی ما به صلاحشون نباشه و غیر سازندگی با خودش در پی داشته باشه حتی در صورت لبریز بودن از اون ابا کرده و انجامش نمیدیم .)
به همین ترتیب بعد از پر شدن و سیراب شدن این طبقه ، بقیه آب به طبقه پایینتر که نماد حوزه تعامل بعدی ما است (در صورت لزوم و انتخابگرانه و آگاهانه و البته با رعایت همه اون شرایطی که ذکر شد ) سرازیر میشه ، طبقه سوم میتونه ، دوستان و همسایگانما رو شامل بشه و این پروسه همینطور ادامه پیدا میکنه تا به طبقات بعدی و بعدی ، که نماد همکاران ، هم شهری ها ، هم وطن ها و به تدریج همه مردم جهان و کل کائنات هستند برسه !
پس یادمون باشه که پروسه حامیگیری ، از خودمون شروع میشه و به تدریج به همه جا تسری پیدا میکنه و جمله معروف اول خودم بعداً کسی رو هیچوقت فراموش نکنیم و بدونیم که ما اول از همه توی این دنیا و این تجربه فیزیک مسئول خودمون و از طریق خودمونه که در قبال دیگران مسئولیتی رو احراز می کنیم که این خودمون هر چقدر قوی تر و سالمتر باشه قطعاً مسئولیتهاش رو در قبال دیگران هم بهتر و کاملیر انجام می ده !
به امید حق
…