آیا این صحنه ها ( در عکس های زیر ) در فیلم ها و یا در مجاورت با چنین اشخاص و افرادی به نظرتان آشنا نیست ؟
به عنوان مثال در نیمه های شب مادری متوجه حضور چند فرد غریبه در منزل میشود که قصد آزار و اذیت و ایجاد نا امنی برای خود او را دارند ، و مادر دوان دوان خود را به اتاق کودکش میرساند و کودکش را محکم در بغلش می فشارد !!!
همین تصویر را در دختر بچه های کوچک میبینیم که به محض احساس نا امنی ، عروسک کوچک خودشان را محکم در آغوش میکشند !!
به نظر شما ، رویکرد عمقی این رفتار چیست ؟ با این روش کودک از مادرش امنیت گرفته و یا بالعکس و حقیقتاً کدام این امنیت دهنده و کدام ایشان امنیت گیرنده هستند ، و در این گونه مواقع مادر است که عملاً به نوعی کودک را سپر بلا قرار داده و احساس امنیت میکند !؟؟؟!
این تصاویر اغراق شده ، رویکرد درونی بسیاری از ما در زندگی روز مره است .
بعضی مواقع ما از شخص مورد حمایت خود برای دفع بلا از خود استفاده کرده و در این حالت در حقیقت ، شخص پذیرنده امنیت نیست که از ما امنیت میگیرد بلکه ما هستیم که از او ، امنیت کسب میکنیم !
زمانیکه در زمان مناسب ( یعنی در کهن الگو های معصوم و یتیم ) ، امنیت را درک نکرده باشیم و دغدغه امنیت را با خود به حامی و یا اینکه این کهن الگوی قدرتمند را در خدمت کهن الگوهای ماقبل خودش که دغدغه کسب امنیت دارند در بیاوریم با اینگونه عملکرد های غیر سازنده به دنبال کسب امنیت میگردیم .
در حالیکه طبق روند سفر قهرمانی ، مهم است که امنیت را در زمان فعالیت کهن الگو های معصوم و یتیم، کسب کرده باشیم ، و بعد از شکل گیری مرزهای وجودی مان توسط آرکی تایپ جنگجو ، با حامی به حمایت از این کهن الگوها یعنی معصوم و یتیم و جنگجو بپردازیم و در این مرحله دغدغه امنیت نداشته باشیم .
امنیت مقوله ایست درونی که می بایستی از عمق
درونمان جوشیده و وجود ما را به انضمام محیط
پیرامونمان در بر بگیرد .
…