سوال : در مورد توبه از گناه و معصیت توضیح می فرمایید …
اینکه گناه را دوباره مرتکب نشویم توبه حساب می شود !؟
یا اینکه پشیمون نباشیم از گناهانی که انجام دادیم مورد آمرزش قرار می گیریم !؟
و تأثیر گناهان گذشته تا کی گریبانگیر خودمون و اطرافیانمون هست … !؟
پاسخ : توضیح در مورد توبه از گناه و معصیت :
نکته اول :
وظیفهی اولیهی مؤمن، رعایت تقوا و خودداری از ارتکاب گناه است در هر شرائطی.
اما بهرحال، بشر به موازات انگیزههای اطاعت از فرمان الهی، از چند طرف مورد هجوم وسوسهها و محرّکها به سمت نافرمانی است؛ و بسیار اندکاند کسانی که در این نبردِ جانانه بتوانند همهی حملات را دفع نموده و پیروز مطلق این میدان شوند.
بر این اساس، خداوند متعال از سرمنشأ فضل و رحمتش، باب توبه را تا آخرین لحظهی حیات دنیایی بشر، به روی او گشوده است تا وی بدینوسیله بتواند به سوی اطاعت حق بازگشته و زندگی ابدی بدون برگشتِ خود را از خطر، رهایی بخشد.
ضمن اینکه همین افت و خیزها و رفت و برگشتها موجب ورزیدگی و تمرین و آشنایی با ترفندهای مختلف نفس و شیطان بوده و سرعت رشد و استکمال انسان را به دنبال خواهد داشت.
نکته دوم :
«توبه» به معنی «رجوع» و «بازگشت» است.
۱ـ بندهی مؤمن، به واسطهی سرپیچی از فرمان خداوند و ارتکاب گناه، از خدا دور میشود و اگر به سوی خدا و اطاعت فرمان او برنگردد، کم کم دوری او زیاد شده و نهایتاً از مسیر عبودیت و بندگی خارج شده و سر از منجلاب بدبختی و شقاوت و کفر برمیاورد. (سوره روم ـ آیه ۱۰)
در این هنگام او به شدّت نیاز به بازگشت سریع به سوی اطاعت از فرامین الهی دارد. این بازگشت همان «توبه» است.
۲ـ از طرف دیگر بنده، در هر لحظه از لحظات حیات خود، فقیر و نیازمند به خداوند است، هم در اصل وجودش و هم در داراییها و تواناییهایش. بندهی خدا در هیچ شرایطی و در هیچ زمانی و در هیچ کاری مستقل نبوده و بینیاز از خدای خود نمیباشد. (فاطر ـ آیه ۱۵) بنابراین در همین توبه و بازگشت به سوی خداوند هم نیاز به مدد و توفیق و لطف و کشش الهی دارد.
نتیجه این میشود که اول باید خداوند، از حالت قهر و غضب و سلب توفیقی که نسبت به بندهاش بخاطر نافرمانی وی داشته، با مهر و رحمت و توفیق و لطف به سوی بندهاش بازگردد ، تا در نتیجه بنده هم بتواند به سوی اطاعت از خدای خویش بازگردد. پس توبه و بازگشتِ اوّلی از طرف خداست و آن، زمینه ساز توبه و بازگشتِ بنده به سوی خداوند خواهد بود.(توبه ـ آیه ۱۱۸)
۳ـ و از طرف دیگر پس از اینکه بنده مؤمن توبه کرد و بسوی اطاعت خدا بازگشت اگر خداوند او را نپذیرد و راه بازگشت را بر او ببندد باز توبه و بازگشت بنده محقّق نمیشود و نیز با توبهی اول که از طرف خداوند با توفیق و رحمت انجام شده بود منافات دارد. بنابراین پس از بازگشت بنده به سوی اطاعت خداوند، توبه و بازگشت دیگری از جانب خداوند با رحمت و مغفرت و عفو نسبت به بندهی تائب صورت میگیرد برای پذیرش توبهی او و راه دادن مجدّد او به دائرهی فرمانبرداری.
نتیجه :
از آنچه تا کنون گفتیم چند نتیجه بدست میآید :
یک : هر توبه و بازگشتی از بنده، در واقع بین دو توبه و بازگشت از خداوند قرار دارد. چقدر زیباست !!!!
از اینجا میتوان پی برد به راز این معنی که چرا در قرآن میفرماید خداوند توبهکنندگان را دوست دارد.
دو : توبه به معنی بازگشت از گناه و اثرات سوء آن است؛ پس بدون ندامت و پشیمانی از گناه سابق، بیمعنی است.
سه : بازگشت زمانی واقعیت دارد که با اختیار و انتخاب باشد؛ توبه بازگشت اختیاری است، از بدی و بدکاری، به سوی طاعت و بندگی ؛ و این معنی در عالم دنیا قابل تحقّق است.
پس در جایی که بنده، در بین خوب و بد ، و خوشبختی و بدبختی ، اختیاری جهت انتخاب کردن ندارد، توبه در چنین فضایی معنی ندارد. نتیجه :
پس در چند مورد ، توبه محقّق نشده و اثری ندارد چون رجوع اختیاری نیست :
۱ـ کسی که عمرش را به گناه و معصیت سپری نمود و توبه را به تأخیر انداخت تا زمانی که مرگ او فرارسید و بدون توبه در ابتدای ورود به جهان آخرت قرار گرفت، در این شرایط دیگر توبه معنی و تحقق ندارد.
۲ـ در مورد حق الناس، زمانی که حقی، خسارتی، ضمانتی و از این قبیل … بر عهدهی اوست، تا زمانی که پرداخت نکند یا صاحب حق، از حق خود گذشت نکند، توبه از حق الناس معنی و تحقق ندارد.
۳ـ در مورد واجباتی که ترک شده و باید قضای آنها بجا آورده شود (مانند نمازهای قضا شده) نیز بدون بجا آوردن قضای آنها توبه معنی و تحقق ندارد.
۴ـ کسانی که بواسطهی جایگاه تأثیرگذاری که دارند روش ناپسندی را در بین دیگران ایجاد میکنند یا سبب گمراهی آنها میشوند، این گناه نیز توبه ندارد زیرا در این موارد رجوع و بازگشت با اختیار تحقق ندارد چون مفسده ای بوجود آورده که تا باقی است آثار سوئش در جریان است.
از مطالبی که گفته شد پاسخ بقیهی سؤالات نیز معلوم شد.
تنها یک نکته باقی میماند و آن اینکه : گناه هرکسی تنها گریبانگیر خود گناهکننده است و هیچکس بار گناهان دیگری را به دوش نمیکشد.