کیمیای آگاهی

پازل (۲)

تعداد بازدید : 551 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۹

پازل (۲)

روزی حضرت موسی (ع) از جایی می گذشتند که چشمشان به مردابی افتاد که کرمی در میان لجن های آن مشغول لولیدن بود . مدّتی کرم و حرکات او را زیر نظر گرفت و سپس به خدا عرضه داشت : خدایا این کرم را برای چه آفریدی؟! وحی آمد که ای موسی ، در همین مدّتی که به کرم خیره شده بودی ، این کرم بارها از من پرسید که : خدایا ، این موسی را برای چه آفریدی !؟

2

1 

 

دقت کنید که در همین داستان بالا ، اهمیت هر یک از اجزاء پازل کل جهان هستی ، به چه صورتی بیان شده و برای ما آشکار میشه . جایی که یک کرم ، در هر جایگاه و با هر رسالتی از خدا می پرسه که یکی از بزرگترین پیامبران اولی العظمش رو ، برای چه آفریده ؟ و اتفاقاً همان پیامبر اولی العظم هم تصورش اینه که ، خدا احتمالاً بی دلیل ، اون کرم رو آفریده ؟

آیا این باور کردنی هست که ، این دو قابل مقایسه باشند ؟ و یا نه ! اصلاً قابل مقایسه هم نیستند و لی هر کدوم در جایگاه خودشون در تعادل جهان هستی،‌ نقش شون کمتر و یا بیشتر از هم نیست و هر کدوم ، زمانیکه سر جای خودشون هستند ، لازم و ملزوم یکدیگر هستند !!

برای چی برای رشد و آگاه شدن همدیگه و همه دعا می کنیم؟ برای چی به دنبال این هستیم  که همزمان با رشد خودمون ، بقیه هم رشد کنند ؟ و به نوعی و یا به هر وسیله ای دوست داریم که مقدمات رشد و تعالی دیگران هم مهیا بشه ؟ و خدا در مسیر رشد قرار گرفتن را برای همه مقدر کنه ! ؟

چرا تکروی را مانع رشد معنوی خودمان می دونیم ؟ و چرا با تکروی موفق نمی شوِِیم به رشد معنوی برسیم ؟

 

images (7)

 

در عین اینکه حضور  هر کدوم از ما برای کامل شدن پازل لازم است ، ولی لَنگ و معطل بقیه هم هستیم. درست مثل اینکه یک خانواده ۵ نفره با هم می خواهند به یک عروسی بروند و یک نفر کاملا حاضر و آماده است ولی باید با همان لباس های حاضر و آماده و مرتب و آنکادر شده ، منتظر و معطل بقیه باشد و رفتنش به عروسی لنگ آماده شدن بقیه است . و اینجوری هم نیست که بتونه اون چهار نفر دیگر رو هم ول کنه و خودش به تنهایی بره . چون شاید یک کارت ورودی بیشتر ندارد و یا یک وسیله نقلیه بیشتر ندارند و یا ماشینی داشته باشند که تا همگی سوار نشوند ، قادر به حرکت نباشد !

 

حالا فرض کنید چهار نفر از آنها آماده رفتن به عروسی باشند و فقط و فقط ، یک نفر از آنها هنوز آمادگی رفتن به عروسی را نداشته باشد . می بینیم که باز هم رفتن به عروسی برایشان ممکن نیست و این دفعه ، همه لنگ یک نفر هستند .

حالا ابعاد این تصویر را بزرگتر کنید ، تا جهان هستی و  کامل شدن تجربه مون با تجربه فیزیک و اینکه احتمالاً هممون میتوینم برای کامل شدن لنگ یک کرم باشیم و شاید اون کرم برای کامل شدن لنگ کل جهان هستی !!

3

حالا باز تصویر همون پازل را در نظر بگیرید که یک تکه از پازل بر اساس ناآگاهی اش و یا بر اساس توهم به آگاه بودنش قصد داشته باشه که ، سریعتر و بیشتر و مسئولانه تر از آنچه که باید و شاید ، از جایگاه خودش به یک جایگاهی که تصور میکنه که ، بالاتر از جایگاه خودشه ، شیفت کنه و قرار بگیره !

در این حالت ، نه تنها جای یک تیکه دیگه از پازل رو تصرف و غصب کرده ، بلکه چون سر جای خودش نیست ، و جا هم فقط به تعداد تکه های پازل هست و یک تیکه دیگه از پازل هم ، سر جای اون قرار می گیره و به همین ترتیب و توالی ، کل پازل قابلیت این را دارد که ، کاملاً بهم بریزه !!!!

 

هر کسی کار خودش ، بار خودش ، آتیش به انبار خودش

هرکسی عشق خودش مال خودش، دلخوشه با یار خودش

947128_612559922087743_1910092416_n

نخود نخود ، هر کی رود،  خانه خود !!!



اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB