کیمیای آگاهی

اصل شماره ۳ – تفاوت، زیربنای ایجاد ارتباط است ( خصوصا در ازدواج)

تعداد بازدید : 579 تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۸

حتما همه شما دو تا آهن ربا را کنار هم قرار داده اید و دیده اید که دو قطب هم نام آهن ربا همدیگر را دفع می کنند و دو قطب غیر همنام یکدیگر را جذب می کنند و  هر چقدر تفاوت این دو تا قطب بیشتر باشد و متفاوت ‏تر و غیرهم نام‏ تر باشند ، میدان مغناطیسی فی‏مابین آنها قویتر است.
وقتی که قطبهای هم نام کنار هم قرار بگیرند، هیچ اتفاقی نمی افتد و هیچ میدان مغناطیسی بین آنها ایجاد نمیشود.

در مورد روابط عاطفی و بخصوص ازدواج هم این مطلب صادق است، یعنی دوتا آدم  وقتی جذب هم می شوند که تفاوتهای زیادی با هم دارند،بعبارت دیگر آدمها جذب تفاوتهای یکدیگر  می شوند.بهتر است از یک مثال کمک بگیریم.

فرض کنید شما ، تنها در یک جزیره دور افتاده قرار دارید، شخصی وارد آن جزیره می شود که دقیقا شبیه شماست،اگر بخواهید با این فرد ارتباط بزنید، چه اتفاقی پیش می آید!؟ آیا اصلا مایل با ارتباط زدن با فردی مشابه خودتان هستید؟! اصلا برای شما جذابیتی دارد؟! در صورتیکه با فردی مشابه خودتان ارتباط بزنید این رابطه چقدر طول می کشد ویا بهتر است بپرسم اصلا مایل به ارتباط هستید؟!!!
قطعا همه شما می گویید نه و یا نهایتا پس از چند لحظه آن فرد را ترک  می کنید و او برایتان جذابیتی ندارد.(چون اگر قرار باشد شما با فردی عین خودتان ارتباط بزنید ، با خودتان می مانید وجواب هر سوالی که داشته باشید را خودتان می دانید)

حال فکر کنید فرد دیگری به این جزیره وارد شود که قدری با شما متفاوت است، شما به اندازه همان تفاوتها جذب او می شوید و تا وقتی که در حال کشف چیزهایی در او هستید که در شما نیست ،  با او معاشرت می کنید و پس از آن ارتباط با او برایتان جذابیتی ندارد.

حال فرض کنید  تا ۱۰۰ نفر آدم در جزیره تک به تک وارد می شود که هر کدام  با شما کمی بیشتر متفاوتند و نفر صدم که با شما کاملا متفاوت است، اگر قرار باشد فقط یک نفر را انتخاب کنید و با آن معاشرت کنید، قطعا همه شما نفر صدم( کسی که از همه بیشتر با شما متفاوت است) را انتخاب می کنید چون او برایتان کاملا ناشناخته است و برایتان جذاب تر،هیجان انگیزتر و پر رمز و رازتر است تا کسی که درست عین شماست ( چون همه چیز را در مورد او می دانید، او برای شما مثل کتابی است که آن را حفظ هستید) و یا اندکی متفاوت است ( پس از زمان کوتاهی صحبت با او، دیگر برایتان جذابیتی ندارد).
حال این عدد را تا تعداد کل آدمهای دنیا  بزرگ کنید و ببینید چه کسی  را انتخاب می کنید؟!

حتما همه شما  متفاوت ترین ، عجیب ترین ، مرموز ترین ، متضاد ترین  … فرد نسبت به خودتان  را انتخاب می کنید و این یعنی همین آدمی که انتخابش کرده اید!!!

پس از اینکه پارتنرتان و یا همسرتان مثل شما نیست و خیلی با شما متفاوت است ناراحت نباشید چون همین تفاوتهای فاحش بین شماست که شما دو نفر را جذب هم کرده و میدان مغناطیس بسیار قوی ای بین شما ایجاد کرده است.

با توجه به مثال ذکر شده حتما شما هم متوجه شدید که آدم ها بخاطر تفاوتهایشان جذب یکدیگر می شوند، و حتما پس از این، وقتی بشنوید کسی می گوید “” ما با هم خیلی تفاوت داریم و می خواهیم از هم جدا شوی”” تعجب می کنید و به او یادآور می شوید که اصلا جذب همین تفاوتها شده اید.

 بنابراین تفاوت‏های افراد را میتوان دلایلی برای ازدواج  دانست نه دلایل جدایی و همچنین با توجه به مثال آهن ربا ، رابطه زمانی تمام می‏شود که میدانی وجود ندارد ، یعنی نسبت به هم بی‏تفاوت شده باشند. نه اینکه از هم دور شوند.
این زمانی است که هر دو آهن ربا یکی شده باشند. یعنی هر آنچه او دارد، در پارتنرش  هم موجود باشد.
و با توجه به اینکه هر آدمی منحصر به فرد است ،این مطلب به این معناست که از هر آدمی ۲ تا وجود داشته باشد که می شود گفت غیر ممکن است و فقط وقتی اتفاق می افتد که هرکدام از دونفربه خدایی رسیده باشند

اشتباه خیلی از افراد این است که می‏خواهند در رابطه کاملاً مشابه یکدیگر باشند و یا هر کسی میخواهد پارتنرش را شبیه خودش کند و فراموش می کند که در حقیقت جذب همین تفاوتها شده است، یعنی همانطور که اگر قرار باشد که  قطبهای همنام دو آهنربا جذب هم شوند، غیرممکن است ، جذابیت دو آدم شبیه هم برای هم ، نیز غیرممکن است.
هر کسی به این دنیا آمده است تا خودش را زندگی کند و در راستای زندگی کردن خودش است که برای فرد دیگری جذابیت پیدا می کند.
بعضی از افراد با گفتن جمله ” تو این کار را بکن تا من هم این کار را بکنم ” می خواهند پارتنرشان را کنترل کنند و او را به آن چیزی شبیه کنند که خودشان می خواهند.



اشتراک در شبکه های اجتماعی

ارسال دیدگاه


طراحی و اجرا : 01WEB